قهرمان در بازار انقلاب /

یادداشتی کوتاه بر فیلم اصغر فرهادی

 

منبع: فیلم‌فمیلی / filmtourist.ir

 

قهرمان، یک فیلم اخلاقیِ خاکستری است که پیرنگ آن در پرونده‌های قضایی شکل می‌گیرد.

اصغر فرهادی در این فیلم، همچنان که در فیلم‌های جدایی نادر از سیمین و فروشنده که برنده اسکار بهترین فیلم خارجی شدند، شخصیت‌هایش را قضاوت نمی‌کند، بلکه تلاش دارد تا نیروی قضاوتِ مخاطبِ فیلم را به چالش بکشد.

رحیم (امیر جدیدی) یک پدر مطلقه دارای شخصیتی ساده‌لوح و مظلوم است که به دلیل بدهی ‌مالی در زندان به سر می‌برد. او نتوانسته پولی را که از بهرام (محسن تنابنده) قرض گرفته به او بازگردانَد و بنابراین زندانی شده است.

در همان شروع فیلم، رحیم را می‌بینیم که برای دیدارِ همسر خواهرش -حسین (علیرضا جهاندیده)- به مکانِ تاریخیِ نقش رستم می‌رود. او به مدتِ دو روز به مرخصی آمده تا شاید راهی برای بازپرداختِ بدهی‌اش پیدا کند. حسین مرمتگر است و مشغول مرمتِ آرامگاهِ خشایارشا. دوربین، در محوطۀ نقش رستم، روی آرامگاه‌های شاهان هخامنشی که در دل صخره‌ها ساخته شده‌اند می‌چرخد و همراه با رحیم، بدون کات خوردن، از داربستی بلند بالا می‌رود. این نما حدود دو دقیقه طول می‌کشد. فرهادی، درواقع، با اجتناب از قطع این صحنه و همراه شدن با زمان واقعی رخداد می‌خواهد به ما فرصت دهد تا اندکی تأمل کنیم بر کارهای بزرگی که روزگاری در فرهنگ این سرزمین انجام شده است. از این پس، هر آنچه در ادامۀ فیلم می‌بینیم، نگاه فرهادی به جامعه مدرن و امروزیِ ایران است. از قضا ماجراها نیز در بازار انقلاب شیراز رخ می‌دهد که پس از انقلاب سال پنجاه و هفت به بهره‌برداری رسید.

دوست‌دختر مخفی رحیم -فرخنده (سحر گلدوست)- یک کیف دستی حاوی هفده سکه طلا را پیدا کرده است. زمانی که رحیم در مرخصی از زندان به سر می‌برد، فرخنده این سکه‌ها را به او می‌دهد. اما این سکه‌ها برای پرداخت بدهی رحیم کافی نیستند. بنابراین آن دو نفر تصمیم می‌گیرند که کیف را به صاحبش برگردانند. اما در پایانِ فیلم به این طنز تلخ می‌رسیم که اگر رحیم صدای وجدانِ خود را نادیده گرفته بود و سکه‌ها را نقد می‌کرد چه بسا وضعیت بهتری در انتظارش بود؛ چراکه رسانه‌های اجتماعی ابتدا از او بابتِ پس دادن سکه‌ها قهرمان ساختند و سپس، با نیّتی کینه‌توزانه، تئوری‌های توطئه را علیه رحیم شایعه و منتشر کردند.

در این فیلم شاهدِ بینشِ فرهنگی و اجتماعی مردم در برابر مبارزه‌ها و درگیری‌هایی که در زندگی شخصی‌شان با آنها رو به رومی‌شوند هستیم. فرهادی، دوراهیِ اخلاقی خوبی را پیش پای قهرمان و مخاطبِ فیلم قرار می‌دهد. با این‌حال، چیزی در بطنِ ماجرا وجود ندارد که مخاطب را نگران یا دلهره و تعلیقِ گیرایی در داستانِ فیلم ایجاد کند.

قهرمان و جاذبه‌های گردشگری:

یکی از لوکیشن‌های فیلمِ “قهرمان”، بازارِ انقلاب در شهر شیراز است که تعدادی از مهم‌ترین سکانس‌های فیلم در آن‌جا فیلمبرداری و گوشه‌هایی از آن در ویدئوی پیوست شده معرفی شده است. نقش رستم و آرامگاه شاهان هخامنشی از دیگر جاذبه‌های گردشگری اند که لوکیشن فیلم قهرمان بوده اند. گردشگری فیلم، شاخه‌ای از صنعت گردشگری است که قابلیت‌های قابل توجهی در ایران دارد. لطفاٌ شما هم نظر و پیشنهاد خود را را پیوست کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *