نکتهها و نظریهها 1 0 6 دقیقه خواندن اثر کولشوف و تأثیر آن بر احساسات بیننده admin ۲۷ مرداد, ۱۴۰۱ بیایید اثر کولشوف و اینکه چگونه بر احساسات بیننده تأثیر میگذارد را بررسی کنیم. منبع: فیلمفمیلی لو کولشوف و مونتاژ/آیا تا به حال از خود پرسیده اید که چرا یک عکس خاص یا یک سکانس پرتنش به شما احساس خاصی منتقل میکند؟ دلیلش این است که بهترین فیلمسازان جهان اثر کولشوف را میشناسند و میدانند که چگونه با دقتی سینمایی از آن استفاده کنند. اما این روش فیلمسازی مرموز چیست؟ از کجا میآید و چگونه میتوان از آن استفاده کرد؟اثر کولشوف که در دهههای 1910 و 1920 توسط فیلمساز روسی لو کولشوف ابداع شد، یکی از اصول اصلی تئوری تدوین و مونتاژ است؛ یک تکنیک در تدوین فیلم است که به بررسی پدیدهای ذهنی میپردازد، به این که مخاطب چگونه از تعامل دو نمای متصل به هم معنای بیشتری را میتواند دریافت کند تا از یک تصویر ثابت. درواقع فیلمساز میتواند احساسات شخصیت را بسته به نوع کات یا برشی که در تدوین میزند تغییر دهد. اثر کولشوف در ویدئو بالا واقعا به طور تصادفی و آزمایشی در کنار هم قرار گرفته است. نمای شخصی با چهره خنثی وقتی پس از نمای کاسهای سوپ میآید، ممکن است این احساس را القا کند که او گرسنه است. اما هنگامی که همان شخصیت با همان چهره خنثی پس از نمای کودکی در تابوت نشان داده میشود، بیننده احساس میکند که او غمگین است. همین امر در مورد کنار هم قرار گرفتن چهره خنثی و نمای زن زیبا صادق است، ما از همان نما و از طرز نگاه همان شخصیت، اینبار عشق و محبت او را برداشت میکنیم. کشف این اثر و قدرت آن بر احساسات و درک سینمایی بیننده در واقع پیشرفتی مهم و سازنده در نحوه ویرایش تمام فیلمها و ویدئوها پس از آن بود. اثر کولشوفلو کولشوف که بود؟لو کولشوف که در سال 1899 در خانوادهای روشنفکر در روسیه به دنیا آمد، هنرمندی بود که در آغاز قرن نوزدهم، پیشگام فیلمسازی مدرن – و تئوری فیلم – شد. او معاصر دیگر فیلمسازان و نظریهپردازان تأثیرگذار شوروی مانند سرگئی آیزنشتاین و پیشوای گروهی است که اولین بار نظریه مونتاژ شوروی را معرفی کرد.چرا اثر کولشوف مهم است؟ هنگامی که اثر کولشوف در فیلمهای اولیه شوروی در دهههای 1910 و 1920 به کار رفت، تبدیل به تکنیکی محبوب شد که توسط فیلمسازان زیادی مورد استفاده قرار میگرفت. برای مثال، در سکانس پلکان اودسا در فیلم “رزمناو پوتمکین” اثر سرگئی آیزنشتاین، این روش با نظریه مونتاژ شوروی ترکیب شد و بسیاری از نماهای مختلف در کنار هم قرار گرفت تا احساساتی همچون وحشت را با برشهای سریع تحت تأثیر قرار دهد. اثر کولشوف همچنین ثابت میکند که هیچ پلانی در فیلم دورریختنی یا بی معنی نیست. هر نما با نحوه قرارگیری آن در صحنه اهمیت منحصر به فردی پیدا میکند. (و نیز نحوه قرار گرفتن هر صحنه در یک سکانس، و به همین ترتیب، تا زمانی که یک فیلم کامل ساخته شود.) آلفرد هیچکاک چگونه از اثر کولشوف استفاده میکند؟هیچکاک در حالی که به هیچ وجه معاصر لو کولشوف نبود، از نوادگان مستقیم ایدئولوژی آن فیلمساز مشهور شوروی است. او یکی از اولین (اگر نگوییم بزرگترین) فیلمسازانی بود که شیوه کولشوف را بیشتر در اکشن آزمایش کرد. هیچکاک که به عنوان استاد تعلیق شناخته میشود، اثر کولشوف و نظریه مونتاژ شوروی را ارتقا داد. او این اصول مونتاژ را برای ایجاد تنش و تعلیق در هم ادغام کرد. با تماشای صحنههایی از برخی فیلمهای کلاسیک سینمای هیچکاک مانند “پنجره عقبی” یا “روانی” میتوان نمونههای درخشانی از این تکنیک را مشاهده کرد. بهویژه، در صحنههای “پنجره عقبی” برشهای سریعی میبینیم. همچنین، همانطور که در ویدئوی بالا مشاهده میکنید، هیچکاک یک معلم بزرگ فیلم بود. توضیح او در مورد اثر کولشوف، که در سال 1964 با همکار فیلمسازش -فلچر مارکل– در میان گذاشت، هنوز به عنوان خوراک کتاب درسی برای دانشجویان مدارس فیلمسازی در سراسر جهان استفاده میشود.استیون اسپیلبرگ چگونه از اثر کولشوف استفاده میکند؟ اثر کولشوف در طول تاریخ سینمای هالیوود بهشدت مورد استفاده قرار گرفته است. به طور خاص، اسپیلبرگ به خاطر استفاده از نماهای نقطه نظر (POV) برای غوطهور کردن بیشتر بیننده در دنیای فیلم مشهور است. او در فیلمهایی مانند “ای.تی.”، “پارک ژوراسیک”، و “ایندیانا جونز” رویکرد پی.اُ.وی یا نمای نقطه نظر را آزمایش میکند تا ارتباط بهتری میان مخاطبان با تصاویری که روی صفحه میبینند و حتی با احساس شخصیتهای حاضر در صحنه برقرار کند.اثر کولشوف در فیلمهای جدیدهمانطور که کولشوف و آیزنشتاین در آزمایشهای اولیه خود به روشهای خاصی از مونتاژ رسیدند، هر فیلمسازی در جستجوی یافتن راههای جدید برای روایت داستانهایی است که تا حد امکان واقعی و احساسی باشند. فیلمسازان مدرنی مانند دنی ویلنوو با فیلم “ورود”، کریستوفر نولان با “شوالیه تاریکی برمیخیزد”، یا کلویی ژائو با “سرزمین خانه به دوش ها” نمونههایی عالی از فیلمسازانی اند که در زمینه ارتباط بصری با مخاطبان خود نوآوری کردند. دنیل کوپر/ ترجمه توسط پروانه احمدی http://www.filmfamily.ir
رویدادها و جشنوارهها 0 0 7 دقیقه خواندن فراخوان جوایز فیلمهای کوتاه ژانر وُدیو admin ۲۷ مرداد, ۱۴۰۱ فراخوان اولین دوره “جوایز وُدیو” منتشر شد به گزارش فیلمفمیلی به نقل از سینماپرس: اولین دوره جوایز وُدیو با هدف شناخت، معرفی و درک بهتر فضای فیلمهای ژانر، با حمایت پلتفرم تخصصی نمایش آنلاین فیلم کوتاه ودیو و همکاری انجمن سینمای جوانان ایران از تاریخ ۶ الی ۸ مهرماه برگزار خواهد شد.متن فراخوان به شرح زیر است:VODIO FANTASTIC SHORT FILM AWARDSفراخوان جوایز فیلمهای کوتاه ژانر وُدیوجایزه وُدیو با رویکرد فیلمهای ژانر، با هدف شناخت، معرفی و درک بهتر فضای فیلمهای ژانر، با حمایت پلتفرم تخصصی نمایش آنلاین فیلم کوتاه ودیو و همکاری انجمن سینمای جوانان ایران برگزار خواهد شد.ژانر همواره یکی از محبوبترین و اصلیترین مولفههای تاریخ سینما بوده است. در واقع کلمه ژانر هویت و شناسنامه یک فیلم را در برمیگیرد. تنوع در انتخاب و شکل پرداخت داستانهای گوناگون میتواند مخاطب گستردهای را درگیر کند. اگر بتوان سینما را یک کهکشان در نظر گرفت، پس میشود گفت ژانر سیارات این کهکشان خواهد بود. فیلمهای ژانری، به زبان ساده، فیلمهایی هستند که از راه تکرار و تنوعبخشی، داستانهایی آشنا را با شخصیتهایی آشنا و در موقعیتهایی آشنا تعریف میکنند.و حالا جایزه وُدیو با حمایت پلتفرم ودیو و همکاری انجمن سینمای جوانان ایران در راستای غنیسازی فضای فیلم کوتاه و ایجاد بستری برای شناساندن استعدادهای ژانری با نمایش این دسته از تولیدات سینمای کوتاه ایران و جهان قدم برمیدارد تا نقطه عطفی برای ظهور استعدادهای نو و پیشنهادهای تازهای برای آینده داشته باشد.جایزه وُدیو با رویکرد فیلمهای ژانر، در دو قالب فیلم کوتاه و فیلمنامه به صورت آنلاین برگزار خواهد شد که تمامی ژانرهای شناخته شده اعم از جنایی، وحشت، علمی، تخیلی، کمدی، فانتزی، موزیکال و … و یا ژانرهای تلفیقی را شامل میشود. شرکت در این رویداد برای تمامی علاقهمندان و فعالان این حوزه آزاد است و تنها شرط اصلی شرکت در آن ارسال آثاری است که در قالب یکی از ژانرهای اعلام شده باشد. لازم به ذکر است تمامی مراحل ثبت نام و ارسال آثار به صورت آنلاین خواهد بود.بخشها و جوایز: جایزه وُدیو در چهار بخش زیر برگزار میشود. الف) بخش راه شیری: • جایزه بهترین فیلم • جایزه بهترین کارگردانی • جایزه بهترین فیلمنامه • جایزه بهترین بازیگر • جایزه بهترین فیلمبرداری • جایزه بهترین تدوین • جایزه بهترین صدا • جایزه بهترین بهترین طراحی صحنه • جایزه بهترین جلوههای ویژه ب) بخش بین الملل: • جایزه بهترین فیلم ج) خارج از جو: در این بخش با معرفی و نمایش آثاری خارج از چهارچوبهای تعریف شده برای بخشهای اصلی تلاش دارد تا شرکتکنندگان را با پیشنهادهای تازهای برای مدیوم تصویر آشنا کند. این بخشهای شامل موارد زیر است. • وب سری • مینی سریال • کلاسیکهای ودیو • انجمن سینمای جوانان ایرانقوانین و نحوه ارسال آثار فیلمهای کوتاه ژانر: • لینک فیلم کوتاه ارسالی باید ابتدا در سایت vodiofest.ir بارگذاری شود. د فیلم های کوتاه ارسال شده در این رویداد باید در قالب فیلم کوتاه داستانی ساخته شده پس از سال ۱۳۹۸ و حداکثر مدت زمان فیلمها ۳۰ دقیقه باشد. • محدودیتی از بابت تعداد آثار ارسالی وجود ندارد. • فیلم های ارسال شده باید در قالب و فرمت ۱۰۸۰P یا H.۲۶۴ MOV ۱۰۸۰P باشد. در صورتی که فیلم دارای زیرنویس باشد، ارسال آن به همراه نسخه اصلی فیلم الزامیست. • حداقل یک و حداکثر شش قطعه عکس از پشت صحنه، پوستر فیلم و عکس کارگردان در هنگام ثبت نام میبایست در سایت رویداد بارگذاری شود. • در صورت تمایل شرکتکنندگان، فیلم ارسالی به صورت آنلاین در پلتفرم ودیو به نمایش در خواهد آمد. عدم موافقت شرکتکنندگان برای نمایش آنلاین در پلتفرم وُدیو به معنای کنار گذاشتن اثر از رقابت نخواهد بود.قوانین و نحوه ارسال آثار فیلمنامههای کوتاه ژانر: • فیلمنامهها باید به صورت کامل و در دو فرمت pdf و word بارگذاری شود. • از فیلمنامه ارسالی نباید فیلمی تولید شده باشد. • لازم است خلاصه فیلمنامه در حداکثر یک صفحه A۴ در صفحه اول فیلمنامه آورده شود. • فیلمنامه میتواند حداکثر تا ۳۰ صفحه باشد. • لازم است در فیلمنامههای اقتباسی، منبع اقتباس در صفحه اول فیلمنامه ذکر شود. • بارگذاری عکس نویسنده فیلمنامه در زمان ثبتنام الزامیست.زمان برگزاری: ۶ الی ۸ مهرماهمهلت ارسال آثار: ۱۵ شهریوربرگزاری کارگاه ها: ۲ کارگاه با موضوعات تولید فیلمهای ژانر و اهمیت مراحل پس تولید در فیلمهای ژانرمقررات عمومی شرکت در جایزه وُدیو: • ثبت نام در رویداد تنها از طریق سایت رویداد به آدرس vodiofest.ir امکان پذیر است؛ بنابراین علاقهمندان تنها با مراجعه به سایت قید شده و تکمیل فرم ثبت نام و ثبت و ارسال اطلاعات لازم در وبسایت میتوانند در این رویداد شرکت کنند. • پس از ثبت اطلاعات و تکمیل مراحل ثبت نام امکان تغییر، اصلاح و یا ارسال مجدد آثار وجود ندارد. • آثاری که استانداردهای فنی و نمایشی طبق این فراخوان را نداشته باشند از بخش مسابقه حذف خواهند شد. • پس از راهیابی اثر به رویداد امکان خارج کردن آن وجود ندارد. • در صورت وقوع هر مسئلهای که توسط این قوانین و وضعیتها پوشش داده نشده، تصمیم نهایی توسط دبیرخانه رویداد بر پایه قوانین بینالمللی گرفته خواهد شد. • دبیرخانه رویداد، ارسالکننده اثر را صاحب اثر تلقی میکند، لذا در صورت اثبات خلاف آن در هر مرحله، اثر ارسالی حذف شده و مسئولیت حقوقی آن نیز متوجه ارسالکننده خواهد بود. • تکمیل فرم تقاضای شرکت در رویداد به معنای قبول مقررات اعلام شده است. پایان خبر.http://www.filmfamily.ir
خبر فوری 0 0 26 دقیقه خواندن فراخوان جشنواره بینالمللی تئاتر فجر 1401 admin ۲۴ مرداد, ۱۴۰۱ فراخوان چهلویکاُمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر منتشر شد به گزارش فیلمفمیلی به نقل از سینماپرس: جشنواره تئاتر فجر/ فراخوان چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در چند بخش اصلی شامل:مسابقه بزرگ نمایشهای صحنهای، مسابقه نمایشهای خیابانی، مسابقه نمایشنامهنویسی، مسابقه رادیوتئاتر، مسابقه پژوهش تئاتر، مسابقه تئاتر ملل، مسابقه و نمایشگاه عکس و پوستر تئاتر، و بخش ویژه برگزار میشود.ازسوی کورش زارعی -دبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر- فراخوان این دوره از جشنواره منتشر شد.متن کامل فراخوان چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به شرح زیر است:«به نام خداوند فجرآفرین هنردوست»«قسم باد بر موقع صبحگاهبه دهشب که آید پی و پس ز راهقسم باد باری به زوج و به فردبه شب چون که از آسمان کوچ کرد»«قرآن مجید، سوره فجر»شاکریم پروردگاری را که در تقدیرمان پرنور شدن دیدگانمان به رؤیت یک بهار دیگر در قلب زمستان را قرار داد. قبیله تئاتر در بدو زایشش در تاریخ بشر فقط با همگامی مخاطب کنشگر هنرمند نامیده شده است. حالیا به لذت و فخر بنگریم نو شدن ایرانزمین کهن ما در فجر انقلاب را که نشاطی در جان تئاتر این سرزمین دمیده است. شور و شعور و شادی قبیله مضاعف شده و امیدواریم که در فصل نوِ این تئاترِ متعهد روزگاری پرنورتر را شاهد باشیم. حضرت حق گوشهای از نَفَسِ حیاتبخشش را به انسان کامل بخشید که او خود زاینده هنر شود تا خالقش آفرینه زیبنده این مخلوق اشرف را بر سینه سیمین صحنه به تماشا بنشیند.جشنواره تئاتر فجر کاروانی است که پای در راه حق و حقیقت گذارده و با عشق و ایمان پیش میرود تا امانتی را که پیشینیان به ما سپردهاند به آیندگان بسپارد. این چرخه هرگز از گردش نمیماند؛ این آینه تمامنمای تئاتر دیار ماست. همپایی، همدلی و همراهی همۀ عاشقان تئاتر و آنهایی که دل در گروِ فرهنگ دارند همواره بوده، هست و خواهد بود. آنک که سالیان عمر این جشنواره از چهل گذشته و اولین سال دوران جدید آن است، حضور خلاقانه هنرمندان عاشق تئاتر و فرهنگ این کهنبوموبَر جنبشی دیگر خواهد آفرید. در هنگامه هجوم همۀ تئاترناباوران، ما کنار هم بر صحنه تئاتر، یک بار دیگر با همصدایی خود حیاتِ جاویدِ تئاتر را به نمایش میگذاریم. همه با هم، در کنار هم، بر صحنه تئاتر این دیار، با فرهنگ غنی خویش و مکارم اخلاقی ریشهدار در این سرزمین، جشنوارهای یگانه میسازیم تا عهد خویش به نیکی وفا کرده باشیم. اینک شایسته دقت است که در این مسیر با اولویتهای کلان ذیل دوشادوش هم پیش میرویم و امیدواریم تا در سایه توجهی بهتر به ظهور و بروز این مضامین در مجموعه آثار دوره چهل و یکم از این رویداد فرهنگی بزرگ همسفرانی همدلتر به چشم ناظران دور و نزدیک بنشینیم:زمینههای ظهور و بروز انقلاب ۱۳۵۷تئاتر ملی با توجه به شرایط زیستی مخاطب معاصر ایرانیباشد که ایران سرافراز، پرشکوه، ریشهدار، فرهنگدوست و اخلاقمدار ما از برگزاری شایسته این اتفاق فرهنگیهنری دلشاد و افراشتهتر شود.با امید به یاری پروردگارکوروش زارعیدبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجربخشهای این دوره از جشنواره:مسابقه بزرگ نمایشهای صحنهایمسابقه نمایشهای خیابانیمسابقه نمایشنامهنویسیمسابقه رادیوتئاترمسابقه پژوهش تئاترمسابقه تئاتر مللمسابقه و نمایشگاه عکس و پوستر تئاتربخش ویژهبخش مسابقه بزرگ نمایشهای صحنهای:در این دوره از جشنواره بخش مسابقه بزرگ نمایشهای صحنهای مختص آثاری است که برای جشنواره تولید میشوند. این آثار یا به صورت مستقیم به دبیرخانه ارسال میگردند که مطابق گاهشمارِ اعلامشده بازبینی و پذیرفته و یا بهعنوان برگزیدگان جشنوارههای تئاتر استانها به دبیرخانه معرفی خواهند شد.شرایط:آثاری که به صورت مستقیم به دبیرخانه ارسال میشوند:این نمایشها نباید تاکنون اجرای عمومی شده باشند.متون این آثار باید مطابق گاهشمار به دبیرخانه ارسال شوند که بدیهی است تا برگزاری جشنواره نباید به صحنه رفته باشند. گفتنی است این نمایشنامهها باید در سایت جشنواره به نشانی fitf. ir بارگذاری شوند.متونی که مورد تأیید دبیرخانه قرار بگیرند مجوز حضور در بازبینی را خواهند داشت.نمایشها به صورت حضوری بازبینی خواهند شد.برگزیدگان جشنوارههای تئاتر استانها:دبیرخانه جشنواره از بین آثاری که برگزیده استان خود معرفی شدهاند آثاری را برای شرکت در این بخش به انتخاب خود دعوت خواهد کرد.نداشتن سابقه اجرای عمومی برای این نمایشها، در صورت انطباق با شرایط شرکت در جشنوارههای استانی بلامانع است.دبیرخانههای جشنوارههای استانی باید فیلم آثار برگزیدگان خود را حداکثر تا ۱۵ آذرماه طبق شرایط مندرج در فرم ثبتنام که در سایت جشنواره موجود است بارگذاری کنند.دبیرخانه از بین فیلمهای ارسالی، نمایشهایی را که امتیاز بالاتری کسب میکنند به صورت حضوری بازبینی خواهد کرد.گاهشمار:آخرین مهلت ارسال متون بخش نمایشهای ارسال مستقیم به دبیرخانه: ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۱اعلام نتایج متون ارسال مستقیم به دبیرخانه: ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱بازبینی حضوری آثار (ارسال مستقیم) : از ۱۵ آذرماه لغایت ۱۵ دیماه ۱۴۰۱اعلام نتایج بازبینی فیلمهای برگزیدگان استانها: ۲۰ آذرماه ۱۴۰۱بازبینی حضوری آثار برگزیدگان استانی: ۲۰ آذرماه لغایت ۱۵ دیماه ۱۴۰۱اعلام نتایج نهایی: ۲۰ دیماه ۱۴۰۱هیئت انتخاب متون ارسال مستقیم:حسین فداییحسینشهرام کرمیاعظم بروجردیهیئت بازبینی حضوری آثار:حسینعلی شوندیمحمدرضا آزادسیدمحمدمصطفی موتورچیبه هر یک از آثار راهیافته به این بخش تا سقف ۰۰۰/۰۰۰/۶۰۰ ریال تعلق خواهد گرفت.جوایز:طراحی پوستر و بروشور: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالگریم: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالطراحی صحنه: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالطراحی لباس: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالموسیقی: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالطراحی و ترکیب صدا: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالبازیگری زن: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالبازیگری مرد: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالنمایشنامه: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالکارگردانی: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالبخش نمایشهای خیابانی:بهجز بخش مهمان، تمامی آثار این بخش که بهطور مشخص برای جشنواره تولید شدهاند در رقابت قرار خواهند گرفت. این آثار یا به صورت مستقیم با ارسال فیلم اثر به دبیرخانه مجوز حضور در این بخش را دریافت خواهند کرد و یا از طریق معرفی جشنوارههای ملی بهعنوان برگزیده به این بخش دعوت خواهند شد.شرایط:بدیهی است در صورت تکراری بودن اثر، دبیرخانهی جشنواره در هر مرحله مجاز به حذف اثر خواهد بود.آثار برگزیده جشنوارهها: دبیران جشنوارههای ملی میتوانند با هماهنگی مدیر بخش تئاتر خیابانی، آثار برگزیده خود را به دبیرخانهی جشنواره چهل و یکم معرفی نمایند.عموم هنرمندانی که متقاضی حضور در بخش تئاتر خیابانی هستند باید، طبق گاهشمار، فیلم اثر خود را به دبیرخانه اسال کنند.ارزیابی و انتخاب آثار این بخش در دو مرحله انجام خواهد پذیرفت:۱. بازبینی تمامی فیلمهای ارسالی توسط هیئت انتخاب، و معرفی آثاری که حائز امتیاز بالاتری شدهاند.۲. بازبینی حضوری از میان آثار معرفیشده در مرحلهی پیشین.بخش مهمان: آثار این بخش (حداکثر ۵ اثر) به انتخاب یا تأیید نهایی دبیر (خارج از بازهی گاهشمار) در جشنواره به شکل غیررقابتی حضور خواهند داشت.گاهشمار:گروهها میبایست آثار خود را طبق شرایط مندرج در فرم ثبتنام که در سایت جشنواره موجود است بارگذاری کنند. آخرین مهلت بارگذاری آثار: ۱ آذرماه ۱۴۰۱ (این زمان تمدید نخواهد شد.)آخرین مهلت معرفی برگزیدگان جشنوارههای ملی: ۸ آذرماه ۱۴۰۱اعلام اسامی منتخب مرحلهی اول: ۲۰ آذرماه ۱۴۰۱بازبینی حضوری فیلمهای ارسالی منتخب: از ۱ دیماه لغایت ۱۵ دیماه ۱۴۰۱اعلام نتایج نهایی: ۱۵ دیماه ۱۴۰۱هیئت بازبینی فیلم آثار:فاطمه رادمنشمرتضی اسدیمرامحیدر رضاییهیئت بازبینی حضوری:محمد مظفریابوالفضل همراهسعید خیراللهیبه هر یک از آثار تولیدی این بخش تا سقف۰۰۰/۰۰۰/۲۵۰ ریال و به هر یک از آثار برگزیدهی جشنوارههای ملی تا سقف ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریال کمکهزینه تعلق خواهد گرفت.جوایز:فضاسازی: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالطراحی لباس: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالموسیقی: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالطرح و ایده: تقدیر: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریال برگزیده: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالکارگردانی: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریالبازیگری مرد: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریالبازیگری زن: رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریال رتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال رتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریالبخش مسابقه نمایشنامهنویسی:پس از اینهمه بگذار و بردار و گفت و شنود و تکریم و شعار، آنچه توقع میرود درکِ جانِ این نکته است که «همهچیز از کلمه و متن آغاز میشود». یعنی درام چون نوری روشنگر، چون فانوسی یکه، چون حلقه تابیدهای دیدنی بر صحنه گشوده میشود و تئاترِ قابل رؤیت و دقت آغاز میشود.شکوه سطرهای نوشته در نمایشنامه شکوهی است زاینده شور حماسهها، سِحر اساطیر، روحبخشیِ شادینامهها و دردِ رهابخشِ تعزیهها. این شکوه، شکوه مقدسی است که شرق و غرب نمیشناسد و پرکشیده و بُلند در قالب یک موج کیهانی از انسان زاده میشود و بر انسان درنگ میکند و از انسان دعوت میکند و نسخهای میشود انسانساز.در بخش نمایشنامهنویسیِ گام نخست چلّگیِ جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آنچه رویَش و با قلم و بهتأکید خطی برای توجه بیشتر کشیده میشود دعوت به خلق جدید نمایشنامههایی نو برای انسانِ کاملِ ایرانی است در جدال با آنچه میخواهد او را از خطوط روشن اخلاق و سپیدی دور کند.گرچه این تنها یک دعوت است ورنه بیشک قلمِ او که با اشتیاق در این ضیافت زبده فرهنگی شرکت میکند میتواند آزادانه بر سطرهای سپید کاغذ بدود و چیزی بیافریند همرنگ خواست و قلب و ذهنش.این مهم و یا اولویتهای معیّن این دوره از جشنواره، گفته و نوشته آمده تا مهرِ بیشتر قاضیانِ این دوره، پیش از قضاوت، بر صاحبان آثار شفافتر شود و اینگونه همهچیز در مسیری برود که اخلاق روشنگر آن است.علاقهمندان به شرکت در این رقابت بایسته است آثار خود را بدون محدودیت تعداد که پیشتر در هیچ مسابقهای شرکت نکرده باشد در دو قالب PDF و WORD حداکثر تا پایانِ آبانماه ۱۴۰۱ به دست یاران دبیرخانه جشنواره برسانند و تاریخ اعلام نامزدهای این بخش نیز ۱۵ دیماه ۱۴۰۱ خواهد بود.بیشک آرزوی مشترک ما سرافرازی فرهنگ و هنر سرزمین است که ایمان داریم خود میتواند و باید که بر قلهها بایستد. به امید تماشای طلوع خورشید از آن قلهی افراشته و در آن روز سپید.جوایز:رتبهی اول: ۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰ ریالرتبهی دوم: ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریالرتبهی سوم: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالبخش مسابقه رادیوتئاتر:سیاستهای رسانهایِ رادیو در سراسر جهان بهوضوح نیازمند تفکری خلاق و پویا هستند تا پابهپای انتظارات متغیر و فزایندهی مخاطبان توسعه یابند و برنامههای تولیدی خود را تنوع و کیفیت بخشند. در این راستا، گونه نوظهور رادیوتئاتر که از آن بهعنوان یک پدیده رسانهای و شاخص توسعهیافتگی و رشد و بالندگی در عرصه تلفیق دو مدیوم تئاتر و رادیو نام میبرند نیازمند چنین رویکردی نوآورانه و خلاقانه است. بر این اساس، به جهت اهمیت این گونه نمایشی و استقبال درخور از جانب مخاطبان در ادوار مختلف، همچون چند دوره اخیر جشنواره، با مشارکت اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش با هدف میزبانی از طیف متنوعتری از آثار نمایشی و بهرهمندی از ظرفیتهای کمنظیر رادیو در تولید و عرضه آثار نمایشی، مسابقهی رادیوتئاتر در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزار میشود.شرایط:صرفاً آثاری که در یک سال اخیر تولید شدهاند و در هیچ جشنوارهای پیش از جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر شرکت نداشتهاند میتوانند در جشنواره حضور داشته باشند.صرفاً آثاری مورد تأیید دبیرخانه است که صاحب اثر، متقاضی حضور در این بخش باشد. دبیرخانهی جشنواره کارگردان را صاحب اثر میداند.ضروری است آثار در قالب یک نمایش تکقسمتی و با حداکثر زمان ۴۵ دقیقه ارائه شوند.جشنواره صرفاً میزبان یک اثر از هر کارگردان خواهد بود.آثار ارسالی به دبیرخانه در صورت برخورداری از کیفیت مطلوب فنی و محتوایی، از شبکههای رادیو پخش خواهند شد.آثار انتخابشده در جشنواره به صورت زنده و در حضور مخاطبان در قالب رادیوتئاتر همراه با موسیقی و افکت اجرا خواهند شد و داوری نیز براساس این اجرا انجام میشود.ظرفیت پذیرش آثار این بخش حداکثر ۱۰ اثر است.به گروههای راهیافته به جشنواره در این بخش، تا هشتاد میلیون ریال کمکهزینه پرداخت خواهد شد.گاهشمار:آخرین مهلت ارائه آثار و ثبت تقاضا: ۱ دیماه ۱۴۰۱اعلام فهرست آثار راهیافته به جشنواره: ۱۰ دیماه ۱۴۰۱هیئت انتخاب:فریبا متخصصبهرام سرورینژادجهانشاه آلمحمودجوایز:رتبه برتر برای نمایشنامهنویسی، کارگردانی، بازیگری زن، بازیگری مرد، صدابرداری، طراحی صدا و افکت زندهجایزه ویژهی هیئتداوران برای یک گروه برگزیده (تهیهکننده)نمایشنامهنویسی: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریالکارگردانی: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریالبازیگری زن: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریالبازیگری مرد: ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ ریالصدابرداری: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالطراحی صدا و افکت زنده: ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریالبخش مسابقه پژوهش تئاتر:تئاتر صرفاً دور هم جمع شدن چند نفر و آماده کردن کاری برای اجرا نیست و وجوه دیگری نیز دارد که چهبسا از رویداد شگفتانگیز و سرگرمیساز کارسازترند، هرچند این رویداد بهتنهایی نیز انسانساز است. تاریخ قرن بیستم فقط تاریخ اجراها نیست، بلکه تاریخ پژوهش و پژوهشگران نیز هست. چه چیزی در آزمایشگاهها آماج جستوجوست؟ «به یک کلام پرورش انسان.» اینکه بداند کیست، کجاست و آمدن و رفتن او را چه غایت و منظوری است. پژوهش و کار آزمایشگاهی به تئاتر کاربرد و هدفی نو بخشیده و آن را قادر ساخته که به مثابه جایی برای رشد درونی یا سیاسی، محلی برای تعالی یا صرفاً محلی برای بیان شرافت اخلاقی دیده شود.جستوجوی حقیقت و پیگیری برای گشودن راههای نو برای بیان حقیقت و ایجاد زمینههای تازه برای گسترش حقیقت در حوزههای نظری و فنی وظیفهی بزرگ پژوهش است که بیآن تئاتر و هر هنر و صنعتی پویش راههای رفته و تکرار مکرر است.موضوعات پژوهش:نسبت نمایش خلاق و تئاتر انقلابیظرفیتهای نمایش خلاق و فرهنگ ملیراههای نوِ پیشِ روی نمایش ایرانیگاهشمار:آخرین مهلت ارسال پژوهشها: ۱ دیماه ۱۴۰۱اعلام نامزدهای این بخش: ۱۵ دیماه ۱۴۰۱هیئتداوران:محمدباقر قهرمانیبهروز بختیاریحامد سقائیانجوایز:به ۳ پژوهش منتخب در این بخش هر یک مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۲۰۰ ریال جایزه اهدا خواهد شد.بخش مسابقه تئاتر ملل:بخش بینالملل این دوره از جشنواره دربرگیرنده شماری اجرا و نیز کارگاه آموزشی است که اطلاعات تکمیلی آن بهزودی ارائه خواهد شد.بخش مسابقه و نمایشگاه عکس و پوستر تئاتر:چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با توجه به اهمیت و کارکرد ارزشمند هنرهای تجسمی در تئاتر و با هدف ارتقای سطح کیفی همکاری و همراهی هنرمندان عکاس و گرافیست با گروههای نمایشی و همدلی بیشتر، مسابقه و نمایشگاه عکس و پوستر تئاتر را برگزار میکند.این بخش، ویژه پوستر و عکس از نمایشهایی است که در فاصله زمانی اول آذرماه ۱۴۰۰ تا پایان آبانماه ۱۴۰۱ اجرا شده باشند.فراخوان تخصصی، هیئتداوران و جوایز این بخش متعاقباً از طریق سایت جشنواره به نشانی fitf. ir اعلام خواهد شد.شرایط:استاندارد عکس ارسالی: فرمت: jpg، کیفیت ۳۰۰dpi در اندازهی ۳۰۰۰ پیکسل (طول).استاندارد پوستر ارسالی: فرمت: jpg، کیفیت ۳۰۰dpi و ضلع بزرگ اثر ۷۰ سانتیمتر.جشنواره با ذکر نام صاحب اثر، مجاز به استفاده از آثار منتخب نهایی در قالب کتاب، نمایشگاه و دیگر برنامههای فرهنگی است.گاهشمار:آخرین مهلت ارسال عکس و پوستر: ۱ دیماه ۱۴۰۱اعلام نامزدهای این بخش: ۱۵ دیماه ۱۴۰۱هیئتداوران:سیدعباس میرهاشمیمحمدرضا دوستمحمدیمسعود نجابتیجوایز:به ۳ عکس منتخب در این بخش هر یک مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال جایزه اهدا خواهد شد.به ۳ پوستر منتخب در این بخش هر یک مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ریال جایزه اهدا خواهد شد.بخش ویژه:این بخش به شکل غیررقابتی و به انتخاب دبیرخانه جشنواره از بین آثار فاخر در راستای اولویتهای ارائهشده در فراخوان برگزار میشود. حداکثر آثار پذیرفتهشده در این بخش ۱۰ اثر خواهد بود.همچنین مجالس شبیهخوانی، که وجهی شادیآور دارند، به منظور حمایت از نمایشهای آیینی انتخاب میشوند.شرایط عمومی شرکت در جشنواره:درخواست شرکت در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر صرفاً از طریق تکمیل فرمهای ثبتنام در سایت جشنواره برای بخشهای مختلف امکانپذیر است.ثبت درخواست در سایت جشنواره صرفاً در تاریخهای مشخصشده میسر است و پس از آن به صورت خودکار این امر امکانپذیر نخواهد بود.بارگذاری اجازهنامه کتبی نویسنده، مترجم یا ناشر برای ثبت اثر در تمامی بخشهای اجرایی الزامی است.در تمامی بخشهای اجرایی (صحنهای، خیابانی) هر کارگردان فقط با یک اثر میتواند در مرحله نهایی جشنواره حضور داشته باشد.ستاد برگزاری جشنواره با توجه به مشکلات پیشبینینشده درباره برنامهریزی و جدول اجراهای جشنواره صرفاً متعهد به هماهنگی حضور هر بازیگر فقط در دو نمایش خواهد بود.با توجه به حضور احتمالی مهمانان غیرایرانی (هنرمندان، مدیران جشنوارهها و کمپانیها) در جشنواره، شایسته است گروههای شرکتکننده برای تسهیل ارتباط آثارشان با این مخاطبان تدارک لازم را لحاظ فرمایند (بالانویس انگلیسی، چاپ اقلام تبلیغاتی و…).مهلت ارائه آثار براساس زمانبندی یادشده از سوی دبیرخانهی جشنواره تا حد امکان تغییر نکرده و تمدید نخواهد شد.نسخه تصویری (فیلم) ارائهشده از نمایشهای متقاضی باید از کیفیت مناسب برای ارزیابی برخوردار باشد.در صورت هر گونه نقص و نامناسب بودن کیفیت صوتی و تصویری نسخهی ارائهشده، مسئولیتی متوجه دبیرخانه جشنواره نخواهد بود. همچنین دبیرخانه جشنواره محدودیت ویژهای را برای بهره بردن از چند دوربین برای تصویربرداری نمایشها لحاظ نمیکند، اما توصیه میشود برای تهیه نسخه تصویری نمایش، متقاضیان گرامی به شرایطی که بتواند خصلتهای تئاتری اثر را بیشتر نشان دهد توجه فرمایند.تعیین زمان و مکان و تعداد اجرای نمایشها بر عهده ستاد برگزاری جشنواره و براساس امکانات موجود خواهد بود و ضروری است گروههای پذیرفتهشده طبق برنامهریزی دبیرخانه جشنواره عمل کنند.اسکان و پذیرایی گروههای استانی پذیرفتهشده بر عهده دبیرخانه جشنواره است.ستاد برگزاری جشنواره مسئولیتی در قبال ساختوساز دکور، دوخت لباس و چاپ اقلام تبلیغاتی نمایشها نخواهد داشت و صرفاً خدمات معمول نصب دکور و آمادهسازی صحنه را ارائه خواهد داد.مدارک، عکسها، پوسترها، نمایشنامهها و فیلمهای ارائهشده اعم از پذیرفتهشده و پذیرفتهنشده مسترد نخواهد شد.دبیرخانهی جشنواره با مشاورهی گروه ارزیابی و انتخاب هر بخش، کمکهزینه گروههای راهیافته را با توجه به موارد ذیل مشخص مینماید:نیازهای ضروری صحنه شامل دکور، لباس، موسیقی و…تعداد عوامل اجرایی گروهشرایط ایاب و ذهاب گروهسطح کیفی آثار و تعداد اجراها در جشنوارهشرکتکنندگان در بخشهای مختلف جشنواره با ارائه اثر خود متعهد به پذیرش ضوابط و سیاستگذاریهای جشنواره میشوند. عدم رعایت این ضوابط، خصوصاً زمانبندی مصوب جشنواره، موجب حذف آثار خواهد شد.چنانچه مواردی در این فراخوان درج نشده باشد، موضوع از طریق استعلام علاقهمندان به حضور در جشنواره و تصمیم ستاد جشنواره اعلام و اجرا خواهد شد.ستاد برگزاری جشنواره کارگردان نمایش را بهعنوان صاحب اثر و سرپرست گروه میشناسد و مسئولیت گروه بر عهدهی ایشان خواهد بود.نشانی دبیرخانه: خیابان انقلاب، بعد از چهارراه ولیعصر، خیابان رازی، کوچهی مهبد، پلاک ۱۰، طبقهی سومتلفن: ۰۲۱۶۶۷۰۰۸۲۰ – ۰۲۱۶۶۷۱۵۰۵۹ کدپستی: ۱۱۳۳۷۱۳۵۱۴http://www.filmfamily.ir
رویدادها و جشنوارهها 0 0 1 دقیقه خواندن پلنگ طلایی جشنواره لوکارنو به برزیل رسید admin ۲۴ مرداد, ۱۴۰۱ پایان جشنواره فیلم لوکارنو 2022 به گزارش فیلمفمیلی به نقل از اسکرین: جشنواره لوکارنو امسال (دوره هفتاد و پنجم) که با نمایش فیلم “قطار سریعالسیر” با بازی برد پیت آغاز شده بود از ۳ تا ۱۳ آگوست (۱۲ تا ۲۲ مرداد) برگزار شد.جایزه پلنگ طلایی به فیلم “قانون ۳۴” ساخته جولیا مورات از کشور برزیل رسید. این فیلم که درباره دنیای سیاه یک دانشجوی زن حقوق است، بخشی از بازار تولید مشترک برلیناله ۲۰۱۹ بود و سال گذشته جایزه ۳۵۶۰۰ یورویی را از صندوق فیلم گوتبورگ دریافت کرد.جایزه نقدی ۷۵ هزار فرانکی این جشنواره بین کارگردان و تهیهکننده فیلم “قانون 34” تقسیم خواهد شد.همچنین جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم لوکارنو ۲۰۲۲ سوئیس به فیلم “من رویاهای برقی دارم” ساخته والنتینا مورل اهدا شد. این فیلم درباره دختری ۱۶ ساله است که با طلاق والدینش روبه رو میشود. بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مرد این دوره از جشنواره از همین فیلم انتخاب شدند و جایزه به ترتیب به بازی دانیلا مارین ناوارو و رینالدو آمین گوتیرز در نقش پدر رسید.طی مراسم اهدای جوایز که برای دومین سال متوالی در سینما گرند رکس برگزار شد، فیلم “ماجراهای جیجی” به کارگردانی آلساندرو کومدین ایتالیایی جایزه ویژه هیأت داوران را در بخش بینالمللی به دست آورد. پایان خبر.https://filmfamily.ir/
نقد و مقاله 1 0 5 دقیقه خواندن نگاهی به صحنههای تعقیب و گریز با ماشین admin ۲۰ مرداد, ۱۴۰۱ صحنههای تعقیب و گریز با ماشین، ساده به نظر میرسد. آیا چنین است؟ منبع: فیلمفمیلی صحنههای تعقیب و گریز با ماشین، یکی از محبوبترین ترفندها در هالیوود است. سرعت و خطر تصادف و انفجار و مرگ ناشی از آن توجه بینندگان را به خود جلب میکند. ماشینها میتوانند ساده یا خودروهایی عجیب و غریب باشند – مهم نیست. تا زمانی که سرعت حرکت و تعقیب و گریز آنها به اندازه کافی سریع و موجه است، برای ما باورپذیر اند. بودجه تولید فیلم ارتباط زیادی با خلق صحنههای تعقیب و گریز ماشین دارد؛ جلوههای ویژه، انفجار، حرکتهای آکروباتیک، و وسایل نقلیه متعدد نیاز است که هر کدام مخارج خود را دارد. در این صحنهها معمولاً در نهایت یک یا دو اتومبیل اوراق خواهد شد (چه بخواهید چه نخواهید). بنابراین، معمولاً از خودروهای مدل قدیمی استفاده میشود چراکه مقرون به صرفه تر اند. در طول تاریخ سینما، درست به محض اینکه الف) دوربین و ب) ماشین در اختیار قرار گرفت، فیلمسازان شروع به فیلمبرداری صحنههای تعقیب و گریز با ماشین کردند (به عنوان مثال، فیلم «Runaway Match» اثر آلف کالینز ، محصول سال 1903). در سال 1924، باستر کیتون در فیلم “شرلوک جوان”، صحنه معروف تعقیب و گریز خطرناک خود را به صورت معکوس فیلمبرداری کرد.سال 1968 از راه رسید و فیلم “بولیت”، با یک صحنه تعقیب و گریز ده دقیقهای و حیرتانگیز که دوربینها در آن طوری تنظیم شده بود که تماشاگر احساس کند واقعاً داخل وسایل نقلیه است، همه چیز را تغییر داد. استیو مک کوئین در این تعقیب و گریز پیشگامانه همیشه پشت فرمان بود – بدون راننده بدلکار. این فیلم در سال ۲۰۰۷ از سوی فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره آمریکا واجد اهمیت فرهنگی، تاریخی یا زیباییشناسی تشخیص داده شد و در فهرست محافظت قرار گرفت. نمایی از فیلم “گرفتن یک دزد”تعقیب و گریز معروف ماشین در فیلم “ارتباط فرانسوی” از مسیرهای بسته و محصور بیرون آمد و میان ترافیک شلوغ نیویورک رفت. این یک تعقیب و گریز معمولی نبود بلکه جین هکمن (در نقش پاپای) در یک ماشین پونتیاک لمان 1971 سوار شد و به راننده دستور داد که یک قطار را تعقیب کند. نرخ فریم دوربین را به 18 فریم در ثانیه کاهش دادند تا همه چیز سریعتر به نظر برسد. از آن پس، هزاران نوآوری در فیلمبرداری صحنه تعقیب و گریز و افزایش هیجان تجربه شد که هر کدام به داستان طولانی صحنه تعقیب و گریز کمک کرده و فیلمهایی از این دست را به ژانری سینمایی تبدیل کرده اند؛ با فیلمهایی مانند “مکس دیوانه: جاده خشم”، “راندن”، “بیبی درایور”، “بزن و در رو”، و غیره. چگونه از صحنه تعقیب و گریز فیلم بگیریم؟اگر از فیلم “ارتباط فرانسوی” بخواهیم چیزی بیاموزیم، همانا جای قرار دادن دوربین است. یکی از نوآوریها در صحنه تعقیب و گریز معروف آن فیلم، دوربین نصب شده روی سپر بود که تجربهای فراگیر را ایجاد کرد. میدانیم که صحنههای تعقیب و گریز ماشین به آمادگی، همکاری و زمانبندی زیادی نیاز دارد. و پیش از آنها، ایمنی.میتوان دوربین را به طور ایمن در بالای ماشین نصب کرد تا POV اول شخص صحنه تعقیب و گریز را به دست آورد، در این حالت باید با نرخ فریم بالاتر تصویربرداری کنید تا تاری حرکت را کاهش دهید. در زاویه بعدی، دوربین میتواند با یک پایه جانبی پایین بیاید. در حالت ایدهآل، یک جرثقیل کرین گزینه مناسبی است. همچنین میتوانید دوربین را با ابزاری به بدنه کناری ماشین متصل کنید طوری که مطمئن باشید نمیافتد. و اگر هیچ کدام این ابزار را ندارید میتوانید روش دیگری را امتحان کنید. به ویدئو آموزشی بالا دقت کنید: این آموزش نشان میدهد که چگونه یک پروژکتور، یک صفحه نمایش، چند دوست با چراغهایی در دست، و یک جک ماشین میتوانند تصویری واقعی از حضور در داخل خودرو را ایجاد کنند. این روشی ظریف است که به اندازه شیوه استفاده از بکپروجکشن کسلکننده نیست. اگر بتوانید نور بیرونی نماهای دیگر را با نور این صحنه تطبیق دهید نتیجه عالی میشود. درنهایت، استفاده از پهباد را فراموش نکنید! اگر بتوانید صحنههای تعقیب و گریز را از بالا فیلمبرداری کنید قدرت مانور بسیار بیشتری خواهید داشت.دارین بردلی/ ترجمه توسط پروانه احمدی
نقد و مقاله 0 0 12 دقیقه خواندن یادداشتی بر فیلم محاکمه admin ۱۹ مرداد, ۱۴۰۱ خوانش فانتزی “ولز” از “کافکا” نویسنده متن: پروانه احمدی فیلم محاکمه/در سال 1962، فیلم “همشهری کین” ساخته اورسن ولز، در دومین نظرسنجی منتقدان بینالمللی سایت اند ساوند، به عنوان بهترین فیلم تمام دوران انتخاب شد. این رویداد سروصدای زیادی کرد و الکساندر سالکیند -تهیهکننده متبحری که بیشتر به خاطر فیلمهای “سوپرمن” شناخته میشود- را بر آن داشت که از ولز برای ساخت یک فیلم اقتباسی دعوت کند. فهرستی از پانزده رمان کلاسیک را در اختیار ولز قرار دادند و او رمان “محاکمه” اثر فرانتس کافکا را انتخاب کرد و در سال 1963، بر اساس این رمان اگزیستانسیالیستی، فیلم “محاکمه” را به سبک انتزاعی ساخت. این سیاسیترین و سیاهترین و، از لحاظ بصری، هولناکترین و، در عین حال، هیجانانگیزترین فیلم ولز است. درواقع، پاسخ سینمایی ولز به مککارتیسم بوده است؛ به آزار و شکنجه وحشیانه.رمان کافکا در سال 1925 در پراگ منتشر شد. این رمان بازتاب پارانویای کافکا و، درواقع، پیشگویی و پیشبینی گولاگ استالین و هولوکاست هیتلر بود که در آن هر فرد بی گناه یک روز صبح از خواب بیدار شده و به دلیل جنایتی نامشخص در کشوری مستبد و ناشناس دستگیر میشد. داستان فیلم ولز درباره مردی به نام جوزف کی است که متهم شناخته شده اما خودش نمیداند که اتهامش چیست؛ روایتی است هزارتو از پوچی و دست نیافتن انسان به سیستم حقوقی؛ اقتباسی است تخیلی که طنز سیاه و فضای کابوسآمیز رمان را با استفاده از مناظر شهریِ بههمریخته و غمانگیز اروپای شرقی به تصویر میکشد. علاوه بر این، رمان و فیلم، مطالعهای در باب افزایش سرخوردگی و نقد سلسله مراتب اجتماعی اند.ولز فیلم را با صداپیشگی خودش شروع میکند و نسخهای بازنویسی شده از تمثیل قانون (فصل نهم رمان کافکا) را بر یک سری اسلاید انیمیشن، ساخته الکساندر الکسیف و کلر پارکر، میخوانَد (ساختار بسیاری از فیلمهای ولز مانند تراژدیهای یونانی است و همانگونه که آن تراژدیها با گروه کُر آغاز میشود فیلمهای ولز نیز در صحنه آغازین، با شیوههای روایی مختلف، چکیدهای تحتاللفظی یا شاعرانه از داستان را ارائه میدهد). در ادامه، با تلاشهای جوزف کی در جهت کشف اتهامی که به او وارد شده همراه میشویم. او سعی دارد از خودش دفاع کند. اما هر تلاشی که میکند بی فایده است. از هر لغزش فرویدی علیه او استفاده میشود (به عنوان نمونه، هنگامی که جوزف به یک بازیگر پورنوگرافی اشاره میکند مردی که لباس سیاه به تن دارد آن را به دقت یادداشت میکند). فیلم در زمانی انتزاعی و بدون هیچگونه نقطه عطف روایی میگذرد و اگرچه به نظر میرسد که از ساختار آشنای جستجوگری پیروی میکند اما این احساس در منطق طرح داستان معنادار نمیشود (خود ولز در مقدمه فیلم میگوید که منطق این فیلم منطق یک رؤیا و منطق یک کابوس است). جهان درون فیلم همچون کابوسی است که قهرمانش از موقعیتی سوررئال به موقعیت دیگر میپرد. جوزف در دادگاهی حاضر میشود که حضّار در آن با علامتهای مخفی قاضی راهنمایی میشوند. او از نقاش پرتره رسمی دادگاه که ادعا دارد میتواند پروندهها را اصلاح کند درخواست برائت موقت میکند و، در طولانیترین سکانس فیلم، به دیدار وکیل مدافعی (با نقشآفرینی اورسن ولز) میرود که بیشتر وقت خود را در منزل شخصیاش در تخت خواب میگذراند و سیگار میکشد و معشوقهاش از او مراقبت میکند. اختیارات وکیل مبهم است. یکی از موکلان او مرد رقتانگیزی است که مدتها، در انتظار شنیدن خبری از پروندهاش، به دستبوسی وکیل میرود و مقابل او زانو میزند. وکیل دوست دارد جوزف نیز اینگونه رفتار کند. اما جوزف او را ترک میکند و حتی وقتی به اعدام محکوم میشود ماهیت اتهام علیه او همچنان مبهم باقی میماند و نشان میدهد که نهاد اجرای قانون، به عنوان نهادی اجتماعی، چگونه با روشهایی وحشیانه به زندگی انسانها دستدرازی و آنان را تا سرحد مرگ در چنگال پیچیده خود گرفتار میکند. پایان فیلم کافکایی نیست زیرا به نتیجهای مشخص میرسد درحالیکه در دنیای کافکا هیچ چیز به نتیجه نمیرسد. پس از آن، پایان دیگری میآید و صدای اورسن ولز بر تیتراژ شنیده میشود که ادعا و اهداف خود در مورد فیلم “محاکمه” را بیان میکند.“محاکمه”، بیش از هر چیز، دستآوردی بصری است از نورپردازی نوآورانه و صحنهپردازی مینیمالیستی و استفاده فراوان از حرکات دوربین (صحنهای را به یاد آوریم که در آن دخترانی جیغ میکشند و با نگاهشان جوزف کی را از لابهلای دیوارها تعقیب میکنند). فیلمبرداری سیاه و سفید، سایهها، و زوایای بسیار باز دوربین، از ویژگیهای بصری این فیلم اند. کیفیت کابوسآمیز فیلم تا حد زیادی از طریق فضایی که نورپردازی اکسپرسیونیستی ایجاد میکند به نمایش گذاشته میشود. ترکیببندیهای کمنور و شخصیتهای مشکوک در این فیلم از ویژگیهای فیلمهای نوآر است. سایههایی که پشت وکیل و کشیش ایجاد میشود و چهرههایی تقریباً هیولایی ایجاد میکند یادآور فیلم “کابینه دکتر کالیگاری” (1920) است. راهروها و راهپلهها بسیار طولانی و دراز به نظر میرسند و همیشه در نیمه تاریکی هستند. به نظر میآید شخصیتها همیشه از تاریکی بیرون میآیند یا در راهروهای طولانی ناپدید میشوند. این راهروها انگار القا میکند که همه چیز تحت کنترل دادگاه است و این کنترل فضا خود بخشی از بی عدالتی است. صحنههای کلیسای جامع بسیار شوم است زیرا کشیش از ناکجاآباد ظاهر میشود و چهرهاش از پایین، مانند یک ماسک فرانکشتاینی، روشن میشود. این عناصر حس بی اعتمادی ایجاد میکند و تا حدی فیلم را در ژانر وحشت قرار میدهد (اگرچه اشتباه است که “محاکمه” را فیلم ترسناک بنامیم). بیشتر فیلم در موزه اورسی (مکان پیشین ایستگاه قطار پاریس) فیلمبرداری شده و فضاهایی وسیع را در قاب دوربین به نمایش میگذارد. دفتری که جوزف کی در آن کار میکند شامل ردیفهایی از میزها و تایپیستها است و بهنظر میرسد تا بینهایت امتداد دارد (مشابه این صحنه در فیلم صامت “جمعیت” یا “مردم عادی”، محصول سال 1928، به کارگردانی کینگ ویدور، نیز دیده میشود). خانه وکیل از همۀ جهتها دراز است (مانند یک انبار یا کارخانه) و پُر است از شمعهای روشن و تصاویری پرتره از قضات و دستههایی از اوراق و پروندههای قانونی قدیمی که در یک نما شبیه به صحنه پایانی فیلم “همشهری کین” میشود. درمجموع، این فیلم، از نظر سبک، با فیلمهای پیشین ولز همخوانی دارد و از شیوههایی بهره میبرد که به نوعی نشان خاص فیلمسازی ولز اند: ترکیببندی استادانه قابها (جلوههای ویژه میزانسن، زاویهها و لبههای ناهمسان)، فیلمبرداری از عمق میدان، فیلمبرداری با زاویه کم، استفاده از سقفهای ساخته شده قابل مشاهده در قاب، نورپردازی اکسپرسیونیستی (افکتهای سایه)، توجه به ویرایش صدا (کلاژ موسیقی کلاسیک و مدرن/ موسیقی متناوب جاز که به حال وهوای معمایی فیلم کمک میکند)، شکوه بصری ساختمانهای باروک (طاقها و ستونها و مجسمههای سنگی غولپیکر)، خانههایی در ویرانهها، خیابانهای تاریک متروک، برداشتهای طولانی، استفاده از نماهای بلند و متوسط که باعث ایجاد فاصله عاطفی و اخلاقی در بیننده میشود، دررفتگی زمانی و مکانی، شیفتگی به جنایت و قهرمانان تراژیک، و ارائه تصویری زنستیزانه از زنان (شخصیتهای زن به عنوان عامل فحشا و انتقامجو و، از نظر فیزیکی، بدشکل نشان داده میشوند).در حالی که فیلم از نظر زیباییشناختی مؤثر و به طور کلی به متن کافکا وفادار است، بازی باورپذیر آنتونی پرکینز، در نقش جوزف کی، آن را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. طراحی لباس او، در این فیلم، به سبک باروک است. او برای این نقش (بوروکراتی که یک روز از خواب بیدار میشود و مردان عجیب و غریبی را در اتاقش میبیند که با او مانند یک مظنون رفتار میکنند و در عین حال هیچ اطلاعاتی به او نمیدهند) انتخاب خوبی بوده است چراکه از زبان بدن و بلند کردن صدا یا لکنت دادن به زبانش برای نشان دادن حالت التماس یا خشم یا رفاقت با شخصیتهای دیگر بهخوبی بهره میبرد و قهرمانی گیج که قربانی یک راز شده را به نمایش میگذارد. سه زن زیبا (ژان مورو، رومی اشنایدر، السا مارتینلی) در این فیلم سعی دارند جوزف را اغوا کنند. به نظر میرسد، ولز، به عمد، از ویژگی همجنسگرایی پرکینز استفاده کرده تا گسستهای درونی جوزف کی و ترس و سردرگمی جنسی او از قرارگرفتن برابر خواستههای این زنان را برجسته نشان دهد. “محاکمه”، فیلمی درباره گناه است و پرکینز هم جنبه عصبی قهرمان و هم جنبه خشونت را به خوبی ارائه میکند. رفتار او با زنها و اینکه او متهمان دیگر را پستتر از خود میبیند و آنان را با خشونت کلامی آزار میدهد باعث میشود مطمئن نباشیم که آیا با او همدردی کنیم یا خیر. ولز، با ایجاد این ابهام، درک ما از بی گناهی را به چالش میکشد.از منظری دیگر میتوان فیلم “محاکمه” را فیلمی زندگینامهای دانست. پس از “همشهری کین” (1941) و “آمبرسونهای باشکوه” (1942)، ولز بهندرت آزادی داشت که در هر مکان و به هر شکلی که دلش میخواست فیلم بسازد. زندگی او از جایی به جای دیگر با سرگردانی سپری میشد و با زنان زیبا روابط زیادی داشت. به نظر میرسد نقش وکیل مدافع در فیلم محاکمه را از شخصیت خودش الهام گرفته است. بعدها ولز آن را “خودزندگینامهای ترین فیلمی که تا به حال ساخته ام” نامید.“محاکمه” همچنان یکی از قویترین داستانهای بی عدالتی در ادبیات قرن بیستم است. فیلم ولز با اینکه به پای ظرافت همتای ادبی خود نمیرسد اما در فرانسه تحسین و در کشورهای انگلیسیزبان با استقبال خوبی مواجه شد و یکی از بهترین دستآوردهای سینمایی او است.https://filmfamily.ir/
خبر فوری 0 0 2 دقیقه خواندن اولیویا نیوتنجان در 73 سالگی درگذشت admin ۱۸ مرداد, ۱۴۰۱ اولیویا نیوتنجان، بازیگر فیلم پرفروش “گریس” درگذشت به گزارش فیلمفمیلی به نقل از ورایتی:اولیویا نیوتنجان، خواننده و هنرپیشه مشهور یهودی بود که به گفته همسرش به مدت 30 سال با سرطان سینه مبارزه کرد و سرانجام در 73 سالگی درگذشت. خبر فوت اولیویا را همسرش در صفحه شخصی فیسبوک منتشر کرد و او را نماد پیروزی و امید خواند. پدر نیوتنجان، افسر بریتانیایی MI5 (سرویس امنیتی) بود که در جنگ جهانی دوم حضور داشت و پدربزرگ مادریش –مکس بورن– فیزیکدان برنده جایزه نوبل بود که در سال 1933 از آلمان نازی به بریتانیا گریخت.از سال 1973 تا 1983، نیوتنجان یکی از محبوبترین ستارههای جهان بود. او برنده چهار جایزه گرمی شد، با جان تراولتا در “گریس” و با جین کلی در “Xanadu” بازی کرد. دوئت تراولتا/نیوتنجان، «تو آن کسی هستی که میخواهم»، یکی از معروفترین آهنگهای آن دوران بود و بیش از 15 میلیون نسخه فروخت.تراولتا در یک پست آنلاین نوشت: “عزیزترین اولیویا، تو زندگی همه ما را بسیار بهتر کردی. تاثیر تو باورنکردنی بود. من تو را بسیار دوست دارم. ما تو را دوباره خواهیم دید و دوباره همه با هم خواهیم بود...”اولیویا نیوتنجان و جان تراولتادر سال 1992، زمانی که اولیویا برای یک تور کنسرت آماده میشد، پدرش درگذشت و او به سرطان سینه مبتلا شد. از ازدواجش با مت لتانزی (بازیگر) صاحب دختری به نام کلویی لتانزی (بازیگر و خواننده) شد. این ازدواج در سال 1995 از هم پاشید. سپس رابطه طولانیمدت اولیویا با پاتریک مک درموت (فیلمبردار) به طرز مرموزی پایان یافت. مک درموت در سال 2005 طی یک سفر ماهیگیری در کالیفرنیا ناپدید شد و سرنوشت او سالها بعد نامعلوم ماند. گزارشهای متعددی حاکی از آن است که او در مکزیک با دوستدختر جدیدش زندگی میکند.نیوتنجان در سال 2008 با جان ایسترلینگ، بنیانگذار شرکت آمازون هرب، ازدواج کرد. او در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با خیریه شرکت داشت، سفیر برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و سخنگوی ملی ائتلاف محیط زیست و بهداشت کودکان بود. همچنین مرکز سرطان و سلامت اولیویا نیوتنجان را در ملبورن استرالیا تأسیس کرد.پایان خبر.
نقد و مقاله 1 0 8 دقیقه خواندن چه کسی مالک جهان است؟ admin ۱۸ مرداد, ۱۴۰۱ فیلمی کمتر دیده شده از برتولد برشتنویسنده متن: پروانه احمدی برتولد برشت/“چه کسی مالک جهان است” یا “شکمهای خالی”، عنوان فیلمی است ساخته برتولد برشت، اسلاتان دودو، و هانس آیزلر؛ محصول سال 1932. این فیلم وضعیت ناامیدوارانه بیکاران در برلین و، بهویژه، خودکشیِ یکی از آنها را به تصویر میکشد. “شکمهای خالی”، اولین فیلمِ آشکارا کمونیستی جمهوری وایمار است؛ در چهار قسمت، و هر قسمت با موسیقی خاص خودش.فریتز لانگ تصور میکرد که برشت علاقهای به سینما ندارد. برای نقض این ادعا و دیدگاه لانگ، باید به برلین برگردیم. رد رادیکال شدن برشت را میتوان در اول ماه می 1929 پی گرفت. رئیس پلیس که خودش سوسیالدموکرات بود، از ترسِ پیشآمدنِ درگیری میان کمونیستها و سوسیالدموکراتها، هر تظاهراتی را ممنوع اعلام کرده بود. سوسیالدموکراتها از فرمان رئیس پلیس که یکی از اعضای حزبشان بود پیروی کردند، اما کمونیستها حاضر به تسلیم نبودند و در گروههای کوچک تظاهرات کردند. فریتز استرنبرگ تعریف کرده که همراه با برشت، از آپارتمان خود در طبقه سوم، در نزدیکی پایگاه کِی پی دی، ناظر وقایع بودند. او گفته: “برشت تا زمانی که در خانه من بود پشت پنجره ماند و دید که پلیس چگونه معترضان را متفرق میکرد. معترضان، تا جایی که ما میتوانستیم ببینیم، مسلح نبودند. پلیس چندینبار شلیک کرد. ابتدا فکر کردیم تیر هوایی است. سپس دیدیم چندین تظاهرکننده بر زمین غلتیدند و سپس با برانکارد منتقل شدند. در آن زمان، تا آنجا که به یاد دارم، بیش از بیست تظاهرکننده در برلین کشته شدند. وقتی که برشت صدای تیرها را شنید و مردم را دید که تیر میخورند، صورتش چنان سفید شد که تا پیش از آن در زندگیام ندیده بودم. مطمئنام این تجربه باعث گرایش هرچه بیشتر او به سمت کمونیستها شد.” برشت، زمانی تصمیم به ساخت فیلم “شکمهای خالی” میگیرد که در مورد سینمای انقلابی بحثها و بازتابهای نظری درگرفته بود. بلا بالاش مجارستانی (با نام واقعی هربرت باوئر) تئوریای مارکسیستی را در مورد سینما بسط داد و بر لزوم تولید فیلمهای انقلابی تاکید کرد اما معتقد بود فیلمها باید به گونهای این نظریه سینمایی را به تصویر بکشند که تودهها را به خود جلب کند. “ما باید مبارزات طبقاتی و مبارزات تودهها را نشان دهیم اما نه به شکل انتزاعی بلکه با به تصویر کشیدنِ سرنوشتِ افراد. در غیر اینصورت، فیلم حتی جذابیتِ اغواکننده داستان را از دست میدهد”. پیشنهادهای بالاش اما در سازمانهای کمونیستی که سرمایه لازم برای صنعت سینما در اختیار نداشتند، قابل اجرا نبود. بهطور کلی، کمونیستهای آلمان به وارد کردن مستندها و فیلمها از اتحاد جماهیر شوروی راضی بودند و در تهیه پروژکتورها سرمایهگذاری میکردند تا فیلمها را در سالنهایی با جمعیت حدود سه هزار کارگر نشان دهند. با همه این تلاشها، عامه کارگران به سینمای بورژوازی علاقه داشتند و، طبق آمار، حدود هشتصد هزار کارگر، هر روز، به سینماها میرفتند. حزب، سرانجام، یک شرکت فیلمسازی به نام پرومتئوس را برای تامین مالی فیلمهای تهیهشده ایجاد کرد. در سال 1929، کارگردان جوانی سربرآورد که قرار بود پس از جنگ یکی از کارگردانهای بزرگ آلمان دموکراتیک شود. نام او اسلاتان دودُو بود، متولد 1903 در بلغارستان، فرزند یک کارگر راهآهن. او از همان سنین کودکی درگیر اغتشاشهای سیاسی در بلغارستان شد. از سال 1922، در برلین و بعد در اتحاد جماهیر شوروی اقامت گزید و در آنجا بود که تکنیکهای نمایشی میرهولد را مطالعه کرد. در پاییز 1929 با برشت آشنا شد و آنها تصمیم گرفتند که با یکدیگر همکاری کنند. پس فیلم “شکمهای خالی” را به کارگردانی برشت ساختند.نماهایی از فیلم شکمهای خالی“شکمهای خالی” بر اساس یک خبر در صفحه نخست مطبوعات، در پی خودکشی یک مرد بی کار، ساخته شد. خبر این بود: “جوانی بی کار، پس از برداشتن ساعت مچی اش، خود را از طبقه چهارم پرت کرد.” فیلم با سانسور مواجه شد و مامور سانسور به سازندگان اعلام کرد که عواقب این فیلم ماهیت سیاسی دارد و ناچار ایم با پخش آن مخالفت کنیم چراکه خودکشی را به پدیدهای معمولی تبدیل کرده و تمایل دارد خودکشی را طوری نشان دهد که اقدامِ یک فردِ بیمار نیست بلکه سرنوشتِ کلِ یک طبقه اجتماعی است. برتولد برشت، خاطره سانسور را اینگونه تعریف میکند: “مامور سانسور گفت که روند خودکشی در فیلم بسیار صریح نشان داده شده است. و اصطلاحِ چیزی بسیار مکانیکی را برای توضیح آن به کار بُرد. دودُو از حرف او عصبانی شد اما مامور سانسور سرسختانه ادامه داد که شما باید تضمین دهید که تماشاگر با دیدنِ خودکشی برانگیخته نمیشود و از آن تقلید نمیکند بلکه تنها در معرض تماشای نمایشی هنری و انسانی قرار میگیرد. و ادامه داد: خدای من! بازیگر فیلم طوری خودکشی میکند که انگار دارد خیار پوست میگیرد!… ما وقتی از سالن بیرون آمدیم او را تحسین کردیم چراکه حرفش بسیار بیشتر از منتقدانِ دلسوز بر ذاتِ اهداف هنری ما اثر گذاشته بود. او به ما، از زاویه دید یک مامور، درس رئالیسم داده بود.”پس از بخش نخستِ فیلم که درباره خودکشی کارگر است، بخش دوم به خانواده آن کارگر میپردازد که از محل اسکانشان بیرون رانده و به اردوگاه کارگران منتقل میشوند. آنی، دختر خانواده، تنها کسی که شغل دارد، عاشق فریتز و از او باردار میشود. و به همین دلیل باید با هم ازدواج کنند. اما فریتز، آنی را رها کرده و به منزل دوستش-گردا- پناه میبرد.در بخش سوم فیلم، یک مهمانی ورزشی ترتیب داده شده که در آنجا آنی رابطهاش را با فریتز که تازه بی کار شده، از سر میگیرد.بخش آخر: زوج جوان به خانه برمیگردند. در قطار، آنها کنار دیگر کارگران و کنار افراد بورژوا درباره بحران اقتصادی صحبت میکنند. یکی از کارگران در اشاره به شخصی مرفه میگوید: “طبقه ثروتمند دنیا را تغییر نخواهد داد”. فرد مورد اشاره پاسخ میدهد: “پس چه کسی دنیا را تغییر خواهد داد؟”. گردا میگوید: “کسانی که آن را دوست ندارند.” و فیلم با ترانه “آواز همبستگی” اثر هانس آیزلر به پایان میرسد. این فیلم، با توصیفها و توضیحهایی که در موردش مطالعه کردهام، نمونهی جداگانهای از زیباییشناسی رادیکال در سینما است که علاقه برشت به سینما را اثبات میکند.https://filmfamily.ir/
نقد و مقاله 1 2 12 دقیقه خواندن قدرت سگ admin ۱۶ مرداد, ۱۴۰۱ بازگشت قدرتمند جین کمپیوننویسنده متن: پروانه احمدی قدرت سگ/ فیل بربانک (با نقشآفرینی بسیار خوب بندیکت کامبربچ) خشن، دارای چشمانی رنگپریده، خوشتیپ، و جذاب است. تمام عشق و قدرت و شکنندگی او از گذشتهاش (خاطراتی که از برونکو هنری دارد) ریشه میگیرد. او میتواند یک گاو را با دو ضربه سریع چاقو اخته کند. او یک گاوچران است که بدنش را با گِل آغشته و برهنه در رودخانه شنا میکند. سال 1925 است. برادران بربانک دامداران ثروتمندی در مونتانا هستند. در فیلم به رموس و رومولوس (دو برادر اسطورهای پایهگذار شهر رُم) اشاره میشود. فیل همان رموس خشن است و برادر مهربانتر –جورج ( با نقشآفرینی جسی پلمونس) همان رومولوس. فیل در تلاش است با این واقعیت کنار بیاید که دنیای اطرافش در حال تغییر است. او که در راه و روشهای جاهلانه خود گیر کرده و حتی از انجام سادهترین کارها (مانند حمام کردن) خودداری میکند، تصمیم میگیرد منزوی شود. هر قدر که فیل سنگدل و بدجنس است، جورج ملایمتر و نرمتر صحبت میکند و اغلب در معرض آزار برادرش قرار میگیرد. آنها روزی در رستوران رد میل با رُز (مالک بیوه رستوران؛ با نقشآفرینی کرستن دانست) و پسر شیکپوش و نازکنارنجیاش –پیتر (با نقشآفرینی کودی اسمیت-مکفی) ملاقات میکنند. فیل بهقدری ظالمانه رفتار میکند که مادر و پسر را به گریه میاندازد. خودش اما از ناراحتی آنها لذت میبرد و خنده کابویهای همراه خود را برمیانگیزد –همه میخندند بهجز جورج که رز را دلداری میدهد و درنهایت از او درخواست ازدواج میکند. وقتی جورج عاشق رز میشود خشم فیل را برمیانگیزد زیرا او رز را زنی فرصتطلب میداند و میترسد برادرش را از دست بدهد. پس از آن، فیل سعی میکند رز و پیتر را بیشتر بترساند و آنها را به هر شکل مورد تمسخر قرار دهد. بنابراین رفتارش میان خشم و حیله نوسان میکند تا زمانی که پیتر تصمیم میگیرد به فیل نزدیک شود و زمان بیشتری را با او سپری کند و فیل نیز پیتر را زیر بال و پر خود میگیرد. رفاقت این دو نفر که بسیار نامحتمل به نظر میرسید باعث آشکار شدن رازها و اهدافی پنهان میشود و رابطه همه را با یکدیگر تغییر میدهد.در انتخاب بازیگر برای فیلمهای وسترن، شاید بندیکت کامبربچ نخستین گزینهای نباشد که به ذهن میآید اما بیتردید برای فیلم درام روانشناختی “قدرت سگ”، به کارگردانی جین کمپیون، او بهترین ستاره بوده است. کامبربچ (در نقش فیل) در بیشتر لحظههای فیلم سر تا پا کثیف و خاکآلود است. او تجسم شخصیتی است که در بحرانی مردانه دست و پا میزند و انگار نیاز دارد بهطور پیوسته ثابت کند که سرسختترین رهبر میان کابویها است. سرسختی او شاید روشی است تا محبت و ارادت قلبیاش نسبت به برونکو هنری را که سالها پیش به او چیزهایی (بیش از سوارکاری) آموخته بود پنهان کند. فیل در هر جمعی که حضور دارد اظهارات بیرحمانهای میکند و اینگونه سعی دارد اقتدارش را بر نظم پراکنده آن جمع غالب کند. او مظهر مردی است محافظهکار که به دیگران درد وارد میکند تا درد خودش را کاهش دهد. چشمانش، مانند هوای کوهستان، سرد است و زبانش، همچون نیش مار، گزنده و صورتش مانند سنگی است برابر دنیا. اثری از شخصیتهای عجیب و غریب و دوستداشتنی که کامبربچ پیش از این در کارنامه حرفهایش نقش آنها را بازی کرده است در این فیلم وجود ندارد. اینجا کامبربچ شخصیتی پیچیده دارد و به نظر میرسد مانند یک شکارچی در کمین است، چراکه در روند پیشبینی اعمال او دچار تعلیقی ترسناک میشویم؛ شاید ترسناکتر از صداپیشگی تأثیرگذار ش در نقش تبهکاران فیلمهای “هابیت” و “پیشتازان فضا بهسوی تاریکی”. او، در طول فیلم “قدرت سگ”، همچون چاقویی بدون غلاف حرکت میکند و میتواند هر کس را ببُرد و زخمی کند.نمایی از قدرت سگکمپیون -نویسنده و کارگردان- در این فیلم (هشتمین فیلم بلند او و اولین فیلمش پس از دوازده سال) از مناظر نیوزیلند استفاده میکند تا طبیعت و فضای مونتانای دههی 1920 را در قالب وسترنی زیبا و تأثیرگذار با پسزمینهای خشن به نمایش بگذارد. سبک بصری کمپیون جسورانه است. او، در یک لانگ-شات نفسگیر، فیل را با تعداد انگشتشماری از مردان دیگر نشان میدهد که در امتداد جادهای، با هماهنگی تقریباً کامل، قدم میزنند و بدنشان روی یک خط ناگسستنی در صفحه کشیده شده است. در برخی از صحنهها، تماشاگر به لرزه درمیآید. به عنوان نمونه، در صحنه وحشیانه اختگی گاوها به دست فیل، برای جانور بیچاره احساس ناراحتی میکنیم اما درواقع حیوانِ دیگری است که کمپیون میخواهد آن را ببینیم؛ حیوانی که از خشم میجوشد و، زیر نگاه تحسینآمیز مردان دیگر، تسلط خود را به رخ میکشد. در این فضا، پیتر باید یاد بگیرد که مرد شود. برای فیل اما این طبیعت (فضایی خشک میان کوههایی ناهموار) راهی است برای فرار؛ فرار از زندگی طبقه ممتازی (به لحاظ جایگاه اجتماعی و امکانات رفاهی) که او نمیخواهد بخشی از آن باشد. او خود را در سوارکاری بر اسب و رسیدگی به گاوها مییابد و از رودخانههای پنهان در گردنههای کوهستان میآموزد که خواستههای خود را پنهان کند.کمپیون برای فیلمش از رمانی به همین نام اثر توماس ساویج (1967) اقتباس کرده اما بسیاری از جزئیات کتاب را که در مورد مردی همجنسگرا است حذف کرده و آن را به ابتداییترین عناصر آن تقلیل داده است. دیالوگها خیلی سریع و خیلی خلاصه اند و سکوت، بیش از گفتگو، پسزمینه را پر میکند. بازگشت به گذشته (فلاش-بک) وجود ندارد مگر در چند صحنه که شخصیتها گذشته خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. کمپیون و فیلمبردارش -آری وگنر- هر آنچه را میخواهند در مورد شخصیتها بگویند در تصویر کلوز-آپ آنها میگویند. در نمای نزدیک بازیگران، حسی به دست میآید که ممکن است آن حس را شخصیتها هرگز به زبان نیاورند. (مانند صحنهای که رز، پس از آزار و اذیت فیل، شروع به نوشیدن الکل میکند و درد و وحشت در چهرهاش پدیدار میشود. یا نماهای نگاههای پولادین پیتر به فیل که همچون شلیک تیر در سکوت است. یا نماهایی از نگاههای رو به پایین جورج که میداند برابرِ آزارهای برادرش درمانده است. همچنین حس خشم در چهره فیل پس از اینکه رابطه نزدیک و تنگاتنگ با برادرش را، به دلیل ازدواج جورج با رز، پایانیافته میبیند). کمپیون در آثار قبلیاش مانند “فرشتهای سر میز من” و “پیانو” نیز از این رویکرد استفاده کرده و از حرکات صورت بازیگران، به جای دیالوگ، بهره برده بود. در فیلم “پیانو”، آدا (با نقشآفرینی هالی هانتر) نمیتواند صحبت کند و با زبان اشاره و حرکاتِ صورتش حرف میزند. فیل نیز با هر اخم و هر لبخند سرکشی که در زبان بدن کامبربچ میبینیم با ما سخن میگوید.بسیاری از فیلمهای کمپیون بر تغییر پویای قدرت میان شخصیتها تمرکز میکنند: چه کسی قدرت دارد، چه کسی آن را از دست میدهد و چگونه آن را به دست میآورد. در “قدرت سگ”، ورود رز به جمع خانواده بربانک همچون یک تهدید و چالشی برای نظم مستقر تلقی میشود. فیل با رز مهربان نیست و، با حیلهگری، محیطی سمی ایجاد میکند تا رز را مسموم و قدرت خود را بر برادرش و امور تجاری و مسؤولیتها حفظ کند. رز برای فیل یک تهدید به حساب میآید زیرا رز نماینده جنسیتی است که فیل نمیخواهدش و ازطرفی هنوز تحت کنترلش نیست. آتشبس میان فیل و پیتر، رز را بیشتر از این ناراحت میکند که میترسد فیل بر پسرش تأثیر بگذارد. درست زمانی که پیتر مقابل قلدری فیل میایستد، رز خودش را میان بطریهای مشروبات الکلی گم میکند. انگار همۀ شخصیتهای فیلم در رقص اند و منتظر که ببینند وقتی موسیقی صحنه متوقف شود همه چیز چگونه به پایان میرسد. درواقع، کمپیون در این فیلم تراکمی از بینشهای روانشناختی را بهطور حرفهای کنترل میکند. در بیشتر صحنهها تکههایی از احساسات و کنایهها وجود دارد. از طرفی، شبیه داستانهای وهمآور است درباره زنان در فضاهای خفهکننده خانگی که توسط ارواح تسخیر شدهاند و با میل سرکوبشده میچرخند ( نوعی گوتیک زنانه که با ورود رز و پیتر به داستان شکل میگیرد). از طرف دیگر، به نظر میرسد، شکاف میان دو برادر تجسمی از شکاف میان طبیعت و تمدن است.موسیقی اثر جانی گرینوود در فیلم “قدرت سگ” بهخوبی عمل میکند و بر بسیاری از کنشها تأکید میکند. کمپوزیسیون سازهای زهی، درست مانند داستان فیلم، بهشدت میپیچد و میچرخد و، همچون جریانی ناهموار، احساسات مخاطب را به سویههای خاصی میکشاند. تنش پویا میان دو برادر و بیوه و پسرش، تعلیق ناخوشایند و احساس خطر، و تشدید ناراحتی، همگی با موسیقی هماهنگ اند در عین حال که آهنگ فضای فیلمهای وسترن به جای خود باقی است.اگرچه فیلم با سرعتی ملایم شروع میشود اما مدت زیادی در این ریتم باقی نمیماند. لایههای زیادی از میل و نفرت و تسلط وجود دارد که بهزودی ظاهر میشود و آرامش ظاهری همه را برهم میزند و سرانجام به پایانی تلخ و غیر منتظره میرسد. درک دو سکانس پایانی فیلم به مخاطبی متکی است که خطوط دیالوگ را از ابتدا بادقت دنبال کرده باشد. هرچند فیلم یک تراژدی است اما همچنین نویدی رهاییبخش است برای ژانر وسترن.پینوشت: بخشی از این یادداشت دربردارنده نقل نظرات مونیکا کاستیلو، منتقد آزاد فیلم، در مورد “قدرت سگ” است.https://filmfamily.ir/
نقد و مقاله 0 0 5 دقیقه خواندن هفت فیلم برتر با موضوع گلف admin ۱۶ مرداد, ۱۴۰۱ برخی از بهترین فیلمهای مربوط به ورزش گلف را بشناسیم منبع: فیلمفمیلی فیلمهای مربوط به ورزش گلف، برخلاف بسیاری از فیلمهای ژانر ورزشی مانند فوتبال، بیسبال، بسکتبال، و سایر ورزشها، موضوع اصلیش انسان در مقابل انسان نیست بلکه انسان در مقابل محدودیتهای خودش یا در برابر طبیعت است. پیش از اینکه به معرفی فیلمهای منتخب بپردازیم، بهتر است برای یادگیری بیشتر در مورد ورزش گلف به چند فیلم مستند اشاره کنیم که ارزش بررسی را دارند؛ فیلمهای Hit it Hard (بر زندگی گلفباز معروف، جان دالی، تمرکز دارد)، The Short Game (مستندی در کاوش گلف جوانان)، و The Founders (داستان مستند 13 گلفباز زن).شماره هفت) افسانه بگر ونس (2000)این فیلم از فرمولی ساده پیروی میکند تا تمام ویژگیهای مربوط به یک حماسه ورزشی را با احساسی خوب به نمایش بگذارد. با این حال، چیزی که “بگر ونس” را تماشاییتر میکند، بازیهای فوقالعاده بازیگران تمام-ستارهاش، از جمله ویل اسمیت، مت دیمون، و شارلیز ترون، همچنین کارگردانی ظریف رابرت ردفورد است که میداند چگونه یک فیلم ورزشی عالی بسازد.شماره شش) بابی جونز: ضربه مغزی نابغه (2004)مانند فیلم “بگر ونس”، فیلم “بابی جونز…” نیز درامی بیوگرافیک است؛ داستان زندگی بابی جونز، گلفباز واقعی، را روایت میکند. او تنها بازیکنی است که هر چهار قهرمانی بزرگ گلف مردان را در یک فصل به دست آورده. در این فیلم جیمز کاویزل ایفای نقش کرده است. این فیلمهای ورزشی خاص اگرچه جایزهای در اسکار نبرند اما میتوانند کاملاً سودآور باشند زیرا مخاطبان و طرفداران زیادی دارند. شماره پنج) کدی (گلفباز) (1953)به جز تعدادی فیلم مبارزهای یا بوکسوری در دهههای 1920 و 30، در دوران پیشامدرن هالیوود فیلمهای داستانی ورزشی زیادی ساخته نشده است. “کدی” از استثناها است، در این فیلم از ظرفیت کمدی در ورزش گلف استفاده شده تا شاهد بازیهای کمدی ستارگان فیلم، مارتین و لوئیس، باشیم. مضامین زیادی در فیلم “کدی” مطرح میشود که بعدها در فیلمهای این ژانر به کار میرود، به ویژه اینکه از ورزش به عنوان راهی برای مسخره کردن قوانین و تشریفات استفاده میشود. شماره چهار) بزرگترین بازی انجام شده (2005)اگر میخواهید چگونگی روایت یک داستان درباره گلف (یا هر ورزش دیگری) را مطالعه و بررسی کنید، فیلم “بزرگترین بازی انجام شده” بهترین مثال است. این فیلم به کارگردانی بیل پکستون با بازی شایا لِباف در نقش فرانسیس اویمت -اولین آماتوری که برنده مسابقات آزاد آمریکا شد- بسیار دلچسب و درخشان است. شماره سه) Caddyshack (1980)موفقیت فیلمهای کمدی که موضوع گلف را در پسزمینه قرار دادند، مانند فیلم “کدی”، باعث شد فیلم Caddyshack از این رویکرد بهره ببَرد و تبدیل به شناختهشده ترین فیلم از این نوع شود که در زمان اکران نیز موفقیت چشمگیری داشت. این فیلم برداشتی عمدتاً طنزآمیز از ورزش گلف دارد. از منظر فیلمسازی، نمونهای عالی از فیلمسازی مستقل و کمهزینه است، زیرا بهطور قابلتوجهی عمدتاً در محیطهای بیرونی و در نور روشن فیلمبرداری شده است. شماره دو) هپی گیلمور (1996)در دهه 1990 بود که فیلمهای ورزشی به یکی از محبوبترین ژانرها تبدیل شد. فیلم “هپی گیلمور” در سال 1996، با نقشآفرینی آدام سندلر، از این دست است. این فیلم داستان خندهدار یک بازیکن سابق هاکی را روایت میکند که وقتی با بدهی مالی روبهرو شد به طور اتفاقی به بازی گلف رو آورد. شماره یک) Tin Cup (1996)شاید این بهترین فیلم گلف تمام دوران باشد. تنها شش ماه پس از فیلم “هپی گیلمور” در ژانر ترکیبی کمدی/ورزشی، فیلم Tin Cup اکران شد که عناصر فیلم عاشقانه را به شیوهای ماهرانه با ژانر ورزشی کلاسیک ترکیب میکند. “تین کاپ” با بازی کوین کاستنر و رنه روسو و نویسندگی و کارگردانی ران شلتون (که فیلمنامه برجسته “بول دورهام” در مورد بیسبال را نیز نوشته)، به یکی از خاطرهانگیزترین و ارزشمندترین فیلمهای ورزشی تمام دوران تبدیل شده است؛ بهویژه شخصیت سرسخت کوین کاستنر نمادی شده برای هر فیلم در ژانر ورزشی. دنیل کوپر/ ترجمه: پروانه احمدیhttps://filmfamily.ir/