محمود کلاری معتقد است که فیلم‌بردار اصطلاح چندان درستی برای کاری که او انجام می‌دهد نیست

به گزارش فیلم‌فمیلی به نقل از سینماپرس

محمود کلاری، در یک کارگاه آموزشی، در آخرین روز هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر، گفته است:

«در سینمای جهان از این جهت که از دستگاه سینماتوگراف برای ثبت تصاویر استفاده می‌شود، برای کسی که این تصاویر را ثبت می‌کند از اصطلاح سینماتوگرافر استفاده می‌شود، اما از آنجا که در گذشته اصطلاح عکس‌برداری را در ایران داشتیم، وقتی ثبت فیلم و تصاویر متحرک هم آمد، از همان فعل برداشتن و اصطلاح فیلم‌برداری استفاده شد. با این حال نزدیک‌ترین اصطلاحی که در فارسی برای یک سینماتوگرافر استفاده می‌شود اصطلاح سینماپرداز است. سینماپرداز کسی است که شغلش فیلم‌برداری است، اما کنشش فراتر از این‌هاست. سینماپرداز کسی است که به خلق فضای فیلم کمک می‌کند. یک سینماتوگرافر یا سینماپرداز باید ساختار فیلم را شکل دهد، به فرم فیلم شکل دهد و مسائل فنی فیلم را رعایت کند. همچنین یک سینماپرداز باید مراقب مواردی مثل خط و جهت نگاه هم باشد.»

 

https://filmfamily.ir/?s=%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B2&post_type=post

http://www.filmfamily.ir

کمپانی جیمز کامرون در حال بازسازی «آواتار» و «تایتانیک» با استفاده از فن‌آوری TrueCut Motion است

متن خبر: پروانه احمدی
کمپانی جیمز کامرون در حال بازسازی «آواتار» و «تایتانیک» با استفاده از فن‌آوری TrueCut Motion است و قصد دارد این پروژه‌ها را به سینماها بازگرداند.
کامرون اخیراً گفت: “ما هر دو فیلم را با کیفیت 4K با دامنه دینامیکی بالا ارائه خواهیم کرد و با پلتفرم TrueCut Motion Pixelworks کار می‌کنیم تا دوباره این فیلم‌ها را بازسازی کنیم؛ فیلم‌هایی با سرعت فریم بالا، در حالی که ظاهر فیلم اصلی را حفظ می‌کنند.”
فن‌آوری TrueCut Motion یک فن‌آوری پیشرفته است که به کمک آن می‌توانید تصویر واقعی‌تری با وضوح بالاتر، محدوده دینامیکی بالاتر و رنگ‌های بیشتر، بدون کاهش حرکت، هم بر پرده سینما و هم روی صفحه تلویزیون خانگی، داشته باشید.
پایان خبر.

نکاتی برای فیلمنامه‌نویسی

 

منبع: فیلم‌فمیلی

 

ضد قهرمان/ پروانه احمدی

“یک فیلم‌نامه‌ خوب به من بدهید. من آن را هزار بار بهتر کارگردانی می‌کنم.” (جرج کیوکر[1])

پیش‌نوشت:

گاهی ممکن است در دام تردید و ترس بیفتید و از نوشتن فیلم‌نامه دست بکشید. معمولاً وقتی یک روزِ بد را پشت سر گذاشته باشید و بعد کسی در مورد فیلم‌نامه شما نظری منفی بدهد یا مطلبی را بخوانید که نگارش خیلی خوبی داشته باشد، بلافاصله نسبت به توانایی‌ خود دچار تردید می‌شوید. ترس زادۀ پرسش‌های ذهن شما است؛ پرسش‌هایی مانند: “آیا به نویسنده‌‌ای بالاتر از سطحِ متوسط تبدیل خواهم شد؟” و “آیا از راه نوشتن می‌توانم امورات زندگی‌م را بگذرانم؟” یک راه برای برون‌رفت از این آشفتگی ذهنی وجود دارد؛ این که ذهن‌تان را درست کنید و عادت‌های تان را تغییر دهید. به‌جای فکرهای منفی، مثبت بیندیشید. مثلاً به‌جای این‌که به خودتان بگویید “فیلمنامه‌م مزخرف است”، بگویید “هنوز جا برای بهتر شدن دارد”. خودتان هنگام نوشتن باید لذت ببرید تا خواننده هم از آنچه می‌نویسید لذت ببرد. برای لذت‌بردن بنویسید نه برای رسیدن به نتیجه‌ای ایدئال. از حرف مردم و بایدها و نبایدهای آنان خسته نشوید، زیرا بسیاری از ترس‌ها و تردیدهایی که از جامعه به ما تلقین می‌شود واقعی نیستند. دلیلی ندارد که اندیشه‌های ثابت در جامعه را درست‌تر از اندیشه‌ خودتان بدانید. بنابراین کارِ خودتان را انجام دهید، خودتان باشید، ترس‌های تان را به اشتراک بگذارید، عادت‌های تان را تغییر دهید، و داستان‌تان را بنویسید. اجازه ندهید که کسی شما را عقب نگه دارد. به تلاش در مسیر رسیدن به رؤیای‌تان ادامه دهید. داستان‌تان را به بهترین شکلی که مهارتش را دارید، بنویسید. اگر هر روز فقط یک صفحه بنویسید، سالی سه فیلم‌نامه خواهید نوشت. بنابراین اجازه ندهید که یک سال دیگر هم با حسرتِ به‌پایان نرساندن ایده‌تان سپری شود. اهداف را واقع‌بینانه تنظیم کنید و پایدار باشید. از همین اکنون شروع کنید! چند فیلم‌نامه بنویسید. در همایش‌ها و مسابقه‌ها شرکت کنید. در جمع نویسندگان وارد شوید. تا خودتان را ثابت نکنید هیچ‌کس به شما فرصت نمی‌دهد. ممکن است به نظر برسد که این یک جمله‌ انگیزشی است. اما حقیقت دارد که اگر به رفتن ادامه دهید موفقیت را خواهید یافت. البته همیشه طبق انتظار شما پیش نمی‌رود و ممکن است خیلی طول بکشد؛ شاید ده سال دیگر و شاید هم فردا. اما موفقیت را فقط در صورتی خواهید یافت که از تلاش و حرکت دست نکشید. برای جلب توجه دیگران ننویسید. برای خودتان بنویسید. برای یافتن صدای شخصی‌تان به افکار و احساس‌های خود گوش دهید بدون این‌که آنها را قضاوت یا محدود کنید. به خودتان احترام بگذارید. سعی کنید با آن‌چه درون‌تان می‌گذرد ارتباط بگیرید. افکارتان را از فیلتر عبور ندهید، آنها را خاموش نکنید. رویکرد خودتان برای نوشتن و داستان‌گویی را کشف کنید. بنشینید و بنویسید و به خودتان اعتماد داشته باشید. این تنها راه است. آن‌چه در حال نوشتن‌اش هستید را به پایان برسانید. مهم نیست چه احساسی نسبت به داستان فیلم‌نامه دارید. حتی اگر داستان آن‌گونه که انتظار داشتید پیش نرفته، آن را به پایان برسانید. این مهم‌ترین تجربه‌ای است که یک نویسنده می‌تواند داشته باشد. هیچ‌وقت احساس بعد از به پایان رساندن اولین فیلمنامه‌تان را فراموش نکنید؛ احساس ریختن قلب‌تان روی کاغذ را، به غرور حاصل از آن بیاویزید.

[1] George Cukor

یک) به شخصیت مخالف یا ضد قهرمان، اصول اخلاقی قوی بدهید!

دو) شخصیت مخالف (ضدّ قهرمان) را قضاوت نکنید!

سه) شخصیت مخالف باید فکر کند که خودش قهرمان داستان است. [قرار نیست که ما اعمال دشمن را تأیید کنیم اما باید درک کنیم که چرا او این کارها را انجام می‌دهد و چرا دشمنی می‌کند]

http://www.filmfamily.ir

ستاره‌های نخستین سینمای دانمارک از صحنه تئاتر تا پرده سینما

منبع: فیلم‌فمیلی
همان‌طور که کمپانی نوردیسک‌فیلم نقش حیاتی غیرقابل انکاری برای صنعت فیلم دانمارک در دهه 1910 داشت، فیلم‌های اولیه دانمارکی بیشتر موفقیت جهانی خود را مدیون بازیگران‌شان بودند. در دورانی که صنعت فیلم به شدت کارگردان‌محور شده بود، چهار تن از موفق‌ترین و پرکارترین ستاره‌های سینمای دانمارکی -آستا نیلسن (1881-1972)، اولاف فونس (1882-1949)، کلارا ویث پونتوپیدان (1883-1975)، و والدمار پسیلندر (1884-1917)- با توانایی خود تبدیل به ستاره‌گان بین‌المللی شدند. اگرچه نام آستا نیلسن امروزه بیشتر شناخته شده است، اما هر چهار بازیگر نام برده که اغلب با هم کار می‌کردند، از مشهورترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های سینمای زمان خود بودند؛ چه در دانمارک و چه در استرالیا و برزیل و روسیه. بیش از 300 فیلم با نقش‌آفرینی آنها در دانمارک و سوئد و آلمان ساخته شد و به مخاطبان در سراسر جهان رسید. / (تصویر آستا نیلسن)
آستا نیلسن
 هر چهار بازیگر متولد دانمارک در اوایل دهه 1880 بودند. نیلسن مسن‌ترین آنها بود که در سال 1881 به دنیا آمد و پسیلندر، متولد 1884، جوان‌ترین آنها. همه آنها در سن جوانی وارد تئاتر شدند و در اواسط بیست سالگی شان در صنعت فیلم دانمارک شروع به کار کردند. کلارا ویث (در آن زمان به راسموسن معروف بود و سپس به پونتوپیدان تغییر نام داد) اولین کار بازیگری را در مدرسه باله تئاتر سلطنتی دانمارک در سال 1890 در سن هفت سالگی تجربه کرد. او پس از انتقال به مدرسه رویال‌ تئاتر با آستا نیلسن آشنا شد. نیلسن و ویث، هر دو، در خانواده‌ای از طبقه کارگر و بدون حضور پدر بزرگ شده بودند. تئاتر برای آنها راهی برای رهایی از فقر مفرط بود. اولاف فونس و والدمار پسیلندر در خانواده‌هایی از طبقه متوسط اجتماع رشد کرده ​​و دو والدینی بودند. آنها قرار بود یا به خدمت کلیسا درآیند یا تاجر شوند، اما در عوض ترجیح دادند تئاتر را امتحان کنند./ (تصویر ویث پونتوپیدان)
کلارا پونتوپیدان

در آن زمان سینما به‌عنوان جایگزینی ضعیف برای تئاتر به حساب می‌آمد، اما صنعت فیلم، عمدتاً به لطف نوردیسک‌فیلم، به سرعت و به طور فزاینده‌ای در حال رشد و سودآوری در دانمارک بود. امکانات فیلم‌برداری در آغاز بسیار ابتدایی بود. روایت‌ها حاکی از آن است که اولسن (بنیان‌گذار نوردیسک‌فیلم در سال 1906) اولین فیلم را با پروژکتور شرکت فرانسوی پته در باغی اجاره‌ای ساخت که روی حصارهای آن، به عنوان پس‌زمینه، نقاشی کرده بودند. سپس ویگو لارسن از سال 1906 تا 1909 به عنوان کارگردان در شرکت فیلم نوردیسک کار کرد. او خودش، با حمایت گروهی از آماتورها که نیازمند کسب چند کرون در روز بودند، فیلمنامه‌نویسی و بازیگری نیز می‌کرد. لارسن بعدها یادآور شد: “البته، ما همه آماتور و از نظر فنی بی سواد بودیم”. هنگامی که فیلم‌های اولسن به سود رسید، پس از فیلم “شکار شیر” (لوویجتن،1907)، او بازیگران حرفه‌ای از جمله کارل آلستروپ، اسکار استریبولت، لوریتس اولسن، و اکسل بریدال را استخدام کرد. او، در سال 1910، آگوست بلوم را نیز استخدام کرد که خیلی زود به یکی از پرکارترین و محترم‌ترین کارگردانان نوردیسک تبدیل شد./ (تصویر آگوست بلوم)

اگوست بلوم
تقاضای فزاینده بازار فیلم داخلی و بین‌المللی باعث شد که فیلم دانمارکی سودآور و در نتیجه رقابتی شود؛ به ویژه در زمینه جذب بازیگر. ویث و پسیلندر، هر دو، ابتدا در چند فیلم کوتاه بازی کردند. اولین فیلم ویث، فیلم کوتاه ده دقیقه‌ای “بازی عشق” بود که در ماه مه 1910 نمایش داده شد. او سپس با پسیلندر در فیلم صامت “تصویر دوریان گری” (1910) همبازی شد. اما آنها به کار در تئاتر، به ویژه بازی در نمایش “رویای نیمه شب تابستان” ادامه دادند. پسیلندر که شهرت جهانی به دست آورده بود، در یک دهه بیش از 80 فیلم برای شرکت نوردیسک بازی کرد. او در فوریه 1919، در حالی که تازه شرکت فیلم‌سازی خودش را راه انداخته بود، در سن 35 سالگی به طور ناگهانی درگذشت.
پسیلاندر و ویث
والدمار پسیلندر و کلارا ویث در فیلم “وسوسه‌های یک شهر بزرگ”

هنرنمایی مرد هزار چهره سینما (رضا بیک ایمانوردی) در فیلم آقادزده

منبع: فیلم‌فمیلی

رضا بیک ایمانوردی یکی از پُرکارترین و محبوب‌ترین بازیگران سینمای ایران در دهه هزار و سیصد و چهل/پنجاه خورشیدی بود که پس از انقلاب و مهاجرت اجباری‌اش به آمریکا در آن جا به رانندگی کامیون مشغول شد و سرانجام در سن شصت و هفت سالگی درگذشت.

فیلم “آقادزده”، یک کمدی محصول 1345 به نویسندگی و کارگردانی خسرو پرویزی است. این فیلم، داستان سارق سابقه‌داری به نام تیمور را روایت می‌کند که به همراه افرادش، پس از سرقت موجودی گاوصندوق کابارهٔ ایفل، می‌گریزند. تیمور که محکوم به اعدام است، مدتی ارتباط خود را با افرادش قطع می‌کند. همکاران او به جوانی به نام عبدل برمی‌خورند که شباهت زیادی به تیمور دارد. تیمور با طرح نقشه‌ای می‌کوشد عبدل را به جای خودش در اختیار پلیس قرار دهد. مریم متوجهٔ ماجرا می‌شود و عبدل و پلیس را از توطئه باخبر می‌کند. عبدل اقدامات تیمور و افرادش را خنثی و، با همکاری مریم و حضور به موقع پلیس، جنایتکاران را تار و مار و در چنگال قانون گرفتار می‌کند. عبدل و مریم تصمیم می‌گیرند زندگی مشترکی را در کنار هم آغاز کنند.

 

https://filmfamily.ir/?s=%D8%A2%D9%82%D8%A7+%D8%AF%D8%B2%D8%AF%D9%87&post_type=post

http://www.filmfamily.ir

دبیرخانه شانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران – سینما حقیقت- فراخوان داد.

به گزارش فیلم‌فمیلی به نقل از سینماپرس:

شانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران (سینما حقیقت) در آذرماه ۱۴۰۱ به صورت حضوری و نیز نمایش آنلاین، به شکل رقابتی، برگزار خواهد شد.

بخش‌های جشنواره

۱) مسابقه ملی

۲) مسابقه بین‌الملل

۳) جایزه شهید آوینی

۴) بخش‌های جنبی‌ ملی و بین‌الملل

۵) بزرگداشت

مسابقه ملی

سال تولید: بعد از فروردین ۱۴۰۰

زمان فیلم‌ها: الف) مستندهای کوتاه (آثار کوتاه‌تر از ۴۰ دقیقه)

ب) مستندهای نیمه بلند (آثار از ۴۰ تا ۶۰ دقیقه)

ج) مستندهای بلند (آثار بیش از ۶۰ دقیقه)

موضوع: آزاد

مسابقه بین‌الملل

سال تولید: بعد از ژانویه ۲۰۲۱

زمان فیلم‌ها: الف) مستندهای کوتاه (آثار کوتاه‌تر از ۴۰ دقیقه)

ب) مستندهای نیمه بلند (آثار از ۴۰ تا ۶۰ دقیقه)

ج) مستندهای بلند (آثار بیش از ۶۰ دقیقه)

جایزه شهید آوینی

سال تولید: بعد از فروردین ۱۴۰۰

موضوع: فیلم‌های مستند حوزه مقاومت، دفاع مقدس و انقلاب اسلامی

در این بخش به ۳ اثر تندیس طلایی، نقره‌ای و برنزی شهید آوینی اهدا خواهد شد.

بخش‌های جنبی (ملی و بین‌الملل)

پرتره: نمایش مستندهای پرتره از چهره‌های علمی، ادبی، سیاسی و هنری ایران و جهان

چشم‌انداز سینمای مستند یک کشور

نمایش‌های ویژه: نمایش آثار مستند برتر و روز جهان

بخش مستند انیمیشن

برگزاری کارگاه‌های تخصصی

برگزاری جلسات ارائه طرح (پیچینگ) با حضور سرمایه گذاران داخلی و خارجی

بازار بین‌المللی عرضه و تولید فیلم مستند

بزرگداشت

در این بخش، ضمن مرور آثار دو تن از بزرگان سینمای مستند ایران، از آنان تقدیر به عمل می‌آید.

جوایز مسابقه ملی

بخش بلند:

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین کارگردانی فیلم مستند بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین تهیه‌کنندگی فیلم مستند بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان جایزه ویژه هیأت داوران برای فیلم مستند بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین تحقیق و پژوهش برای فیلم مستند بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان بهترین دستاورد فنی و هنری برای فیلم مستند بلند

بخش نیمه بلند و کوتاه:

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین کارگردانی فیلم مستند نیمه بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین تهیه‌کنندگی فیلم مستند نیمه بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان جایزه ویژه هیأت داوران برای فیلم مستند نیمه بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان بهترین دستاورد فنی و هنری برای فیلم مستند نیمه بلند

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین کارگردانی فیلم مستند کوتاه

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان جایزه ویژه هیأت داوران برای فیلم مستند کوتاه

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان بهترین دستاورد فنی و هنری برای فیلم مستند کوتاه

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به بهترین تحقیق و پژوهش برای فیلم مستند نیمه بلند یا کوتاه

جایزه شهید آوینی:

تندیس طلایی شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی

تندیس نقره‌ای شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی

تندیس برنزی شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی

جایزه ویژه استعداد نو:

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی برای بهترین کارگردان جوان بخش مسابقه ملی و بخش جایزه شهید آوینی (تا سن ۲۵ سال)

جایزه ویژه تماشاگران:

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به عنوان جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (ویژه سرمایه گذار)

جایزه سرباز وطن (یاد بود شهید سردار حاج قاسم سلیمانی) :

تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی

گاه شمار

شروع ثبت‌نام اینترنتی و ارسال لینک آثار: ۲۷ تیرماه ۱۴۰۱

آخرین مهلت ثبت‌نام اینترنتی و ارسال لینک آثار: ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۱

اعلام اسامی فیلم‌های منتخب: نیمه اول آبان ماه ۱۴۰۱

زمان برگزاری جشنواره و نمایش آثار: ۱۸ تا ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۱

مراسم اختتامیه: ۲۵ آذرماه ۱۴۰۱

مقررات و ضوابط شرکت در جشنواره

ثبت نام، صرفاً به صورت برخط (آنلاین) و در آدرس panel.irandocfest.ir انجام می‌شود.

لازم است حداکثر ۷ روز پس از اعلام اسامی فیلم‌های منتخب، نسخه اصلی نمایش فیلم به دفتر جشنواره تحویل داده شود؛ در غیر این صورت فیلم از بخش مسابقه حذف خواهد شد.

نسخه‌ای از فیلم‌های ارائه شده به دبیرخانه جشنواره، به منظور استفاده پژوهشگران در بانک فیلم مرکز نگهداری خواهد شد.

ستاد جشنواره مجاز به استفاده ۳ تا ۵ دقیقه از آثار منتخب جشنواره برای موارد تبلیغی و اطلاع‌رسانی است.

در صورت تخصیص جایزه جشنواره در یک رشته به بیش از یک نفر، جایزه نقدی تقسیم خواهد شد.

ستاد جشنواره مجاز به نمایش غیرانتفاعی فیلم‌های برگزیده در برنامه‌های فرهنگی مرتبط با جشنواره سینماحقیقت خواهد بود.

درآمد حاصله از فروش بلیط نمایش هر فیلم به سرمایه‌گذار اثر تعلق می‌گیرد.

کلیه آثار پذیرفته‌شده به شکل فیزیکی و برخط (آنلاین) در جشنواره به نمایش درمی‌آید.

اخذ تصمیم نهایی درباره شکل برگزاری (فیزیکی – آنلاین) و نکاتی که در مقررات حاضر پیش‌بینی نشده، یا ابهامات ناشی از آن، در اختیار دبیر جشنواره است.

مقررات و مشخصات مربوط به اثر

فیلم‌های مستند ارسالی باید تولید فروردین ۱۴۰۰ به بعد بوده و در قطع HD و Full HD، ۲K، ۴K تولید شده باشند.

آثار بخش مسابقه ملی و جایزه شهید آوینی پیش از این نباید در تلویزیون، اکران عمومی، سامانه‌های ویدیویی درخواستی و یا جشنواره داخلی دیگری به نمایش درآمده و همچنین در ادوار گذشته جشنواره سینما حقیقت نیز به دبیرخانه ارائه نشده باشد. (حضور در جشن مستقل سینمای مستند ایران -خانه سینما- از این امر مستثنی است.)

از مجموعه‌های مستند تلویزیونی که توسط یک فیلمساز کارگردانی شده است، فقط یک اثر پذیرفته می‌شود. این مقررات شامل مجموعه‌هایی که توسط مستندسازان مختلف کارگردانی شده‌اند، نمی‌شود.

متقاضیان برای ارائه نسخه اولیه می‌بایست در زمان ثبت نام نسبت به ارسال لینک فیلم از طریق سامانه اینترنتی جشنواره اقدام کنند.

هریک از فیلم‌ها می‌بایست جهت بازبینی در قالب یک لینک دانلود حاوی فایل فیلم با فرمت MP۴ H.۲۶۴ با بیت‌ریت ۶ تا ۸ مگا بیت بر ثانیه و ابعاد تصویر ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل ارسال شود.

فایل ارسالی باید فاقد هرگونه نشانه (لوگو و واترمارک) روی فیلم باشد.

ثبت نام کنندگان در صورت بروز هرگونه مشکل می‌توانند با شماره ۸۸۵۲۸۳۱۴ تماس حاصل فرمایند.

ثبت نام و ورود کلیه اطلاعات مربوط به فیلم و فیلمساز صرفاً از طریق سامانه اینترنتی جشنواره امکان پذیر است. بدیهی است این اطلاعات جهت استفاده در اطلاع‌رسانی‌های جشنواره مورد استفاده قرار خواهد گرفت و صحت اطلاعات به عهده ثبت نام کننده می‌باشد.

کلیه فیلم‌های راه یافته به جشنواره سینما حقیقت می‌بایست دارای زیرنویس انگلیسی باشند؛ در غیر این صورت امکان حضور در بخش مسابقه ملی، بین‌الملل و بازار فیلم جشنواره را نخواهند داشت و از لیست نهایی آثار جشنواره حذف خواهند شد.

نسخه نهایی فیلم‌های راه یافته به جشنواره می‌بایست به صورت فایل دیتا با یکی از فرمت‌های MP۴ (H.۲۶۴) – AVI- MXF- MPEG۲- MOV به وسیله ارسال لینک و یا تحویل حضوری به دبیرخانه جشنواره ارائه شوند.

اطلاعات شامل عکس کارگردان و عکس صحنه در فرم اولیه و پوستر، تیزر و عکس پشت صحنه در فرم ثانویه از فیلم‌های راه یافته به جشنواره دریافت می‌شود.

مقررات مربوط به شرکت کنندگان

اسامی کارگردانان مشترک یک فیلم و سایر مشخصات آنها می‌بایست به‌صورت کامل و مجزا در فرم ثبت‌نام وارد شود.

تهیه‌کننده اثر مسئول پاسخگویی به هر گونه ادعا در زمینه حقوق مادی، معنوی و شهروندی اشخاص بوده و جشنواره مسئولیتی در این خصوص ندارد.

هرگونه مسئولیت درباره مسائل تبلیغی و حقوقی فیلم که بر مبنای اطلاعات فرم صورت می‌گیرد، به‌عهده امضاء‌کنندگان فرم است.

فرم شرکت در جشنواره سینما حقیقت حتماً باید به تأیید و امضای تهیه‌کننده فیلم برسد.

نشانی دبیرخانه جشنواره

تهران، خیابان سهروردی شمالی، میدان شهید قندی، شماره ۱۵، مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، طبقه اول (کدپستی: ۱۵۵۶۹۱۶۶۱۳)

تلفن دبیرخانه: ۸۸۵۲۸۳۱۴

ارتباطات و اطلاع‌رسانی: ۸۸۵۲۸۳۱۲

وب‌سایت جشنواره: www.irandocfest.ir

آدرس ثبت نام اینترنتی جشنواره: panel.irandocfest.ir

آدرس ایمیل: info@irandocfest.ir

تاریخچه تئاتر در فرانسه نوشته فرانک لوپلوس

مترجم: پروانه احمدی

فرانک لوپلوس، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس تلویزیون، کارگردان و مربی فرانسوی تئاتر است. او در تاریخ 18 اکتبر 1960 در شهر لیل (در شمال فرانسه) دیده به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی، به سرودن شعر و نوشتن داستان‌های کوتاه و بلند و نگارش مقاله و حتی دیالوگ و مونولوگ گرایش داشت و این گرایش باعث شد که به سرعت به هنر تئاتر و نمایشنامه‌نویسی نزدیک شود. او نخستین نمایشنامه کمدی خود را در سال 1987 با عنوان “عیسی مسیح” نوشت و سپس نمایشنامه “زندگی، طولانی نیست!” را به نگارش درآورد که تنها به یک بازیگر برای ایفای نقش سنین مختلف نیاز دارد. نگارش متن این نمایشنامه اخیر فقط چند روز به طول انجامید و هنوز هم در فرانسه اجرا می‌شود. لوپلوس، از آن پس، سی نمایشنامه دیگر را یکی پس از دیگری خلق کرده و بیش از سیصد طرح نمایشی نیز ثبت کرده است. از جمله آثار نمایشی او می‌توان به “گروگان‌ها”، “راک دیوانه”، “تجدید حیات”، “پناهندگی”، “روانی”، “مدافع”، “هوا در دهکده مارکاس خوب است”، “ویروس ترسو”، “زئوس”، “اما چه کسی آنتوان شیفون را کشت؟”، “سوزانا”، “دریا در زمستان احمق است”، “اتحادیه‌های کارگری”، “دزدان دریایی”، و “همسایگان مقدس” اشاره کرد. او همچنین یک مجموعه تلویزیونی باعنوان “پَئِزه” نوشته که هم‌اکنون به صورت روزانه از شبکه تلویزیونی فرانسوی فرانس 3 کورس پخش می‌شود. لوپلوس، در حال حاضر، برخی از نمایشنامه‌هایش را کارگردانی می‌کند و به صحنه می‌بَرد و نیز در تربیت بازیگران جوان هنرهای دراماتیک نقش فعال دارد. او عضو انجمن نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان فرانسه، عضو انجمن اهل ادبیات و انجمن نویسندگان مرتبط با تئاتر، است. در ادامه، مقاله‌ای که مروری چکیده دارد به تاریخچه تئاتر در فرانسه، به قلم او، پیوست شده است:

 فرانک لوپلوس franck leplus
فرانک لوپلوس

تئاتر از واژه یونانی تئاترون گرفته شده که به معنای مکانی است برای تماشا. بنابراین، تئاتر، بیش از هر چیز، فضایی است برای نمایش. تئاتر در یونان باستان به وجود آمد، به ژانری ادبی تبدیل و، بسته به دوران‌های مختلف، به شیوه‌های متنوع شکوفا شد.

در فرانسه، در قرن سیزدهم، تئاتر در میدان‌های شهر و  اغلب مقابل ساختمان‌های مذهبی اجرا می‌شد. نمایشنامه‌ها دو گونه بودند: یا بر اساس بخش‌هایی از انجیل و زندگی قدیسان بود یا کمدی‌های فارس.

در طول قرون چهارده و پانزده میلادی، برای تماشای نمایش‌ها پرداخت هزینه مادی باب شد. بنابراین، تئاتر دیگر در میدان اصلی شهر اجرا نمی‌شد بلکه اجرای آن هر چه بیشتر به مکان‌های سرپوشیده انتقال پیدا کرد.

در قرون وسطی از دکور کمی در تئاتر استفاده می‌شد: برای اشاره به مکان‌ها معمولا اسم آن مکان را می‌نوشتند و نوشته را در معرض دید تماشاگر قرار می‌دادند. اما به مرور امکانات ماشینی برای ایجاد دکور و جلوه‌های ویژه توسعه یافتند.

در اواسط قرن شانزدهم، تئاتر کرامات (نمایش میستری یا میراکل که بر اساس داستان‌های انجیل و قدیسان بود) ممنوع اعلام شد. درواقع، کلیسا به این باور رسید که پرداختن به آموزه‌های دینی و ایمانی باید برای شاگردان کلیسا باشد نه دست‌آویز نمایش بازیگران. بنابراین، علی‌رغم برخی مقاومت‌هایی که برابرِ این تصمیم کلیسا صورت گرفت، اجرای تئاتر به انحطاط فرورفت و از آن پس، دورانی از انتظار شروع شد تا اینکه هنر تئاتر بازتعریف و قوامِ دوباره یافت. این اتفاق در قرن هفدهم افتاد.

در قرن هفدهم میلادی، حرفه بازیگری، با وجودی که مورد تحقیر کلیسا و برخی از عقاید رایج در آن زمان بود، بیشتر و بیشتر هواخواه می‌یافت. سرانجام، زنان توانستند روی صحنه بروند. و در سال 1630، کاردینال ریشلیو، تئاتر را به عنوان هنر به رسمیت شناخت. بعدتر، در اواخر قرن، لوئی چهاردهم از تئاتر حمایت کرد و نمایشنامه‌های زیادی در  مورد دربار پادشاهی خلق شد. با این حال، همچنان بیشتر روحانیت با تئاتر دشمنی داشتند و معتقد بودند که بازیگران باید تکفیر شوند. این قرن، دوران سلطه کلاسیسیسم بود و میان گونه‌های نمایشی تمایز روشنی وجود داشت؛ کمدی و تراژی، هر کدام ویژگی‌ها و قواعد خاص خود را داشتند که نویسنده باید به آن قواعد احترام می‌گذاشت. (هرچند گاهی گونه‌های ترکیبی هم خلق می‌شد. به عنوان نمونه، نمایشنامه “سید” اثر کورنی یک تراژیکمدی است). با اینکه تراژدی به عنوان ژانر نجیب مطرح بود اما مولیر با شور و شوق فراوان از کمدی دفاع کرد و همه شاخه‌های آن (از کمدی فارس یا کمدی سبُک گرفته تا گراند-کمدی یا کمدی بزرگ که ساختمان آن شبیه تراژدی‌های کلاسیک و پیرامون موضوعات مهم در قالب خلق شخصیت و دیالوگ است) را تجربه نمود؛ ازجمله نمایشنامه‌های “تارتوف” و”مردم‌گریز” (میزانتروپ). در تئاتر این دوره، قانون وحدت‌های سه گانه وجود داشت: وحدت زمان یعنی موضوع هر نمایشنامه طی 24 ساعت اتفاق بیفتد، وحدت مکان یعنی در مکان واحد اتفاق بیفتد، و وحدت موضوع یعنی موضوع آن منسجم و دارای یک محور اصلی باشد (به طور همزمان چند داستان را تعریف نکند). همچنین قاعده آراستگی باید رعایت می‌شد؛ یعنی نمایش خون‌ریزی یا صحنه‌های تکان‌دهنده بر صحنه ممنوع بود. مشهورترین نمایشنامه‌نویسان این قرن عبارت بودند از مولیر (برای کمدی) و کورنی و راسین (برای تراژدی).

image

درعصر روشنگری (قرن هجدهم)، قانون وحدت‌های سه گانه که رعایت آن در تئاتر قرن هفدهم ضروری بود و طبق گفته بوآلو باعث می‌شد که حقیقت‌نمایی نمایشنامه‌ها بیشتر شود، به‌تدریج تبدیل به قیدهایی دست و پا گیر شد که نویسندگان می‌خواستند از شر آن خلاص شوند. علاوه بر این، فیلسوفان این دوره، مقتدرانه، علیه روحانیت و نگرش مستبدانه آنها نسبت به تئاتر موضع گرفتند. آزاداندیشان معتقد بودند که تئاتر نه‌تنها یک سرگرمی معصومانه بلکه رسانه‌ای آموزشی است. ولتر و دیدرو از این عقیده که بازنمایی رذائل و فضائل می‌تواند باعث روشنگری انسان‌ها شود حمایت کردند. در  این قرن، علاوه بر فیلسوفان، دو شخصیت برجسته وجود داشتند: ماریوو و بومارشه. در نمایشنامه‌های ماریوو، شخصیت‌ها دیگر از نوع تیپ‌های کمیک یا قهرمانان تراژیک نبودند بلکه افرادی بودند که با پرسش‌هایی درباره هویت خودشان دست و پنجه نرم می‌کردند. در چندین نمایشنامه کمدی که او نوشته (مانند “بی ثباتی دو طرفه”)، شخصیت‌ها هویت‌ خود را پشت گفتارشان پنهان می‌کنند و پشت نقاب هویت‌شان وعده‌هایی می‌دهند. اما درواقع دارند خودشان را در این بازی نقاب‌ها کشف می‌کنند. زبان ماریوو مختص به خودش است: رونوشت از لحظه‌هایی که قهرمانان نمایشنامه همدیگر را فریب می‌دهند و رونوشت از پرسش‌گری شخصیت‌ها در مورد احساسات‌شان. بومارشه، با نمایشنامه‌های “ریش‌تراش اشبیلیه” و” عروسی فیگارو”، به شخصیت نوکر اهمیت حیاتی داد. نوکر، پیش از آن، شخصیت مهمی بود (به عنوان نمونه، شخصیت‌های اسکاپن و اسگانارل و غیره در آثار مولیر) اما این شخصیت در آثار بومارشه حامل پیام عدالت‌خواهی و برابری‌ اجتماعی است: با تئاتری پیشاانقلابی روبه‌رو ایم.

Marivaux

در قرن نوزدهم، قوانین قرن هفدهم (وحدت‌ها، آراستگی) به طور کامل کنار گذاشته شد. نویسندگان مکتب رمانتیسم خواهانِ گونه‌ای دیگر از تئاتر شدند؛ خواهان نوعی نمایش‌نامه که بتواند تاریخ و قدرت را به نمایش بگذارد، از دراماتورژی فراوان استفاده کند، و دیگر مشمول قانون آراستگی نباشد. ویکتور هوگو قانون وحدت‌ها را قفس نامید و، به شیوه‌ای تحریک‌آمیز، اعلام کرد: “من این ساده‌لوحی بزرگ دوران اسکندر را از جا کَندم.” آلفرد دو وینی و الکساندر دوما از نویسندگان این جنبش بودند. میان موافقان و مخالفان این گونه نوین از نمایشنامه‌ها که به درام‌های رمانتیک معروف اند، دعواهای جدی درگرفت؛ یکی از این دعواها به نبرد هرنانی معروف شده است. در تاریخ 25 فوریه سال 1830، هوگو درامی به نام “هرنانی” را به نمایش گذاشت. در شب اول نمایش، درگیری‌های خشونت‌آمیز باعث به هم خوردن اجرا شد. با این حال، هرچند جلوی نمایش گرفته شد، خودش را با قدرت تحمیل کرد. آلفرد دو موسه، از دیگر نویسندگان رومانتیک، از این جهت متمایز بود که خیلی زود از اجرای نمایشنامه‌هایش دست می‌کشید. او، پس از شکست “شب ونیزی”، درام‌هایی عاشقانه (مانند “لورنزاچیو”) و درام‌ها و کمدی‌هایی را به نثر نوشت و در آنها جوانانِ عاشق و شخصیت‌هایی که پا به سن می‌گذارند، شخصیت‌های گروتسک و مستبد، را در فضاها و دکورهای متعدد چنان به هم آمیخت که به سختی بر صحنه اجرا می‌شدند. نمایشنامه‌های موسه بیشتر مناسب خواندن و تصور کردن است تا اجرا بر صحنه.

تئاتر، در قرن بیستم، راه‌های گوناگونی را پیمود. نویسندگان امروز، هنوز، در حال بررسی جنبش‌های تئاتری قرن بیستم و تنوع بخشیدن به آن اند. در این قرن، برخی از نمایشنامه‌ها به شیوه کمدی رفتار که در قرن هفدهم رایج بود و در پایان قرن نوزهم با ژرژ فیدو و اوژن لابیش (نویسندگان وُدویل) موفقیت‌های تازه‌ای را به دست آورد،   ادامه یافت. هم‌زمان، تئاتر ابزورد سر برآورد: آلفرد ژاری با نمایشنامه “شاه اوبو” قطعه‌ای را ارائه کرد که شوکه‌کننده است (خط اول دیالوگ آن بدجوری طنین دارد!). این نوع از تئاتر، در نزدیکی خاصی با جنبش دادا و سوررئالیسم، هر گونه روان‌شناسی شخصیت‌ها را کنار می‌گذارد و بازنمایی خام و تقریبا انتزاعی از انسان را ترجیح می‌دهد. پس از آلفرد ژاری و آنتونن آرتو، نویسندگانی مانند اوژن یونسکو و ساموئل بکت (و به‌تازگی مارگریت دوراس)، در آثار خود، شخصیت‌های تئاتری و ژانر نمایشنامه‌ها و همچنین زبان نمایشی را زیر سؤال بردند. (در این راستا، یونسکو تأکید کرد که “کمدی، سویه دیگر تراژدی است”). در این آثار، فریادها و پاسخ‌های به‌ظاهر بی معنی، پشت سر هم می‌آیند تا تصویری از بشریت را ارائه دهند که هم خنده‌دار و هم ترسناک است. سرانجام (حتی اگر نه کاملا)، نیمه اول قرن بیستم شاهد بازگشت به تراژدی بود: ژان کوکتو، ژان آنوی، و ژان ژیرودو، سراغ اسطوره‌های باستانی مانند “ادیپ”، “آنتیگون”، و “الکترا” رفتند و در عین حال این اسطوره‌ها را مدرن کردند. بنابراین، از یک سو نشان می‌دهند که پرسش‌های بشر ماندگار است و از سوی دیگر، به این اسطوره‌ها، در شرایط آشفته جنگ جهانی اول و ظهور فاشیسم، معنای تازه‌ای دادند.

En Attendant Godo

تئاتر این قرن آمیزه‌ای است از تمام این مولفه‌های تاریخی با تئاتر به‌اصطلاح کلاسیک (بر اساس آثار باستانی) و تئاتر مبتنی بر گرایش‌های نو (بر اساس عناصر سیاسی یا آداب اجتماعی رایج). بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه تئاتر، جشنواره آوینیون نام دارد. این جشنواره که در سال 1947 توسط ژان ویلار بنا نهاده شد، امروزه یکی از مهم‌ترین رویدادهای بین‌المللی اجراهای زنده است. هر سال، در ماه ژوئیه (جولای)، آوینیون به شهری تئاتری تبدیل می‌شود و میراث معماری‌اش را در مکان‌های مختلف در اختیار اجرای نمایش‌ها قرار می‌دهد. برنامه‌های جشنواره، علاوه بر اجرای نمایش که بخش عمده مراسم است، نمایشنامه‌خوانی و برگزاری نمایشگاه و نمایش فیلم و جلسه‌های پرسش و پاسخ را نیز در بر می‌گیرد. از 7 تا 26 ژوئیه، چهارصد نمایش اجرا می‌شود. این جشنواره پذیرای نزدیک به صد و پنجاه هزار تماشاگر در چهل جایگاه مختلف و ششصد روزنامه‌نگار است. در سال 2019، بودجه در نظر گرفته شده برای جشنواره آوینیون، 14 میلیون یورو بود. دومین جشنواره آوینیون، به نام آف، پذیرای بیش از هزار کمپانی مستقل تئاتری است که در صد سالن کوچک فقط اجراهای پولی را به صحنه می‌برند. در فرانسه چندین هزار کمپانی تئاتر حرفه‌ای وجود دارد که یا با دولت قرارداد دارند یا خصوصی اند یا آماتور (گروه‌های تازه‌کار دوستار تئاتر).

festival d’Avignon

 ۵۰۱۲ فیلم کوتاه از ۱۳۱ کشور به بخش بین‌الملل سی و نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران رسید.

به گزارش فیلم‌فمیلی به نقل از سینماپرس:

جشنواره فیلم کوتاه تهران/ مرحله دریافت آثار و ثبت نام در بخش بین‌الملل سی و نهمین دوره این جشنواره بین‌المللی که از تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ تا ۱۰ تیر ۱۴۰۱ ادامه داشت، به پایان رسید.

تعداد آثار ارسال شده به ترتیب از بیشترین به کمترین به کشورهای فرانسه با ۵۷۲ اثر، اسپانیا ۴۰۱، هندوستان ۳۴۶، چین ۲۳۱، ایالات متحده آمریکا ۲۲۱، برزیل ۲۱۳، آلمان ۱۹۱، ایتالیا ۱۸۸، روسیه ۱۶۲، ترکیه ۱۴۹، کانادا ۱۰۱ و مکزیک ۸۶ تعلق دارد.

از مجموع ۵۰۱۲ فیلم کوتاه ارسال شده به دبیرخانه جشنواره، ۲۹۲۵ اثر داستانی، ۸۰۴ اثر مستند، ۶۸۹ اثر پویانمایی و ۵۹۴ اثر تجربی اند.

اسامی فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به بخش بین‌الملل نیمه دوم شهریور اعلام خواهد شد.

ثبت نام و بارگذاری آثار در «بخش ملی» سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران تا ۵ مرداد ۱۴۰۱ ادامه دارد و داوطلبان می‌تواند تا پایان این روز با مراجعه به سایت جشنواره به آدرس festival.iycs.ir برای ثبت آثار خود اقدام کنند. بنابر اعلام دبیرخانه این جشنواره، این مهلت به هیچ وجه تمدید نمی‌شود.

سی و نهمین دوره این جشنواره  ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۱ به دبیری مهدی آذرپندار برگزار خواهد شد.

پایان خبر

منبع: فیلم‌فمیلی

یک) شخصیت محوری

“فیلم‌هایی که طی سال‌ها چندین و چند بار به تماشای آنها می‌نشینم به‌خاطر طرح‌ فیلم‌نامه شان نیست بلکه به‌خاطر کاراکتر (شخصیت‌) درون فیلم است.” (مارتین اسکورسیزی)

شخصیت اصلی فیلم‌نامه شما کیست؟ حتی اگر داستانی چندشخصیتی را می‌نویسید، باز هم باید یک قهرمان یا رهبر داشته باشید، زیرا تمرکز هم‌زمان روی چند شخصیت برای مخاطب دشوار است و به‌لحاظ کنش هم می‌تواند گیج‌کننده باشد. یادتان باشد که کنش از کشمکش ایجاد می‌شود و کشمکش زمانی رخ می‌دهد که یک شخصیت در معرض تصمیم‌گیری و مجبور به کُنش باشد. قهرمان باید فعال و کنش‌مند باشد و دست به عمل بزند، نه‌اینکه واکنش نشان دهد. انتخاب و تصمیم‌گیری را برای قهرمان داستان تان زیاد آسان نکنید، بلکه او را در محدودیت‌ها و فشارهایی همچون مواجهه با ارزش‌های اخلاقی، ارزش‌های خانوادگی، قانون، محیط بسته، بی انصافی و دروغ‌گویی رقیب، محدودیت زمانی و غیره قرار دهید!

دو) ویژگی خاکستری

شخصیت سیاه یا سفید خلق نکنید! بگذارید قهرمان داستان تصمیم‌های خوب و بد بگیرد. هیچ‌کس به‌طور کامل خوب یا بد نیست، بلکه انواع انتخاب‌های خوب یا بد است که شخصیتی پیچیده را شکل می‌دهد.

سه) نام‌گذاری

به ویژگی اصلی شخصیت محوری داستان تان رجوع کنید! آیا او یک رهبر و فرمانده‌ای پیروز است یا یک بازنده؟ نامی مناسب با او را برایش انتخاب کنید!

چهار) نقطه‌ ضعف

از خودتان بپرسید که نقطه‌ضعف شخصیت محوری چگونه به دیگران آسیب می‌رساند؟ مثلاً آیا شخصیتی فرصت‌طلب است یا …

پنج) ترس

“یک نفر به دردسر می‌افتد، سپس از آن رها می‌شود. مردم عاشق این داستان هستند. آنها هیچ‌وقت از این داستان خسته نمی‌شوند.” (کرت وانه‌گت)

ترس‌های وجودیِ شخصیت محوری یا قهرمان داستان را بشناسید؛ نه فقط ترس از مار یا تاریکی و مانند این‌ها، بلکه ترس از مرگ یا طردشدن یا از دست دادن آزادی و غیره. ترس می‌تواند نقطه‌ شروع خوبی برای ایده‌های شما باشد. قهرمان شما از چه چیزی بیش‌تر می‌ترسد؟ حادثه‌ محرّک دقیقاً همان جایی است که شخصیت اصلی باید با بدترین ترسِ خود روبه‌رو شود. تغییر از ترس به شجاعت می‌تواند مسیر قهرمان را تعریف کند؛ از تلاش او برای روبه‌رو نشدن با این ترس گرفته تا یادگرفتن از آن و حتی مقابله با آن. این یک هسته‌ داستانیِ خوب است که مردم بارها از آن حکایت‌ها ساخته‌اند. اگر داستان شما در این مورد باشد، شانس بسیار خوبی دارید که نوشته‌تان مورد توجه واقع شود. بنابراین شخصیت‌ها را به چالش بکشید و مجبورشان کنید که با ترس‌های‌ خود کنار بیایند. آنها را در حفاظ امن قرار ندهید!

خلق شخصیت محوری و کتاب مهمترین آموزه‌های حرفه فیلمنامه‌نویسی
ویژگی‌های شخصیت محوری

شش) رفتار

ویژگی رفتاری خاص قهرمان داستان شما چیست؟ مثلاً آیا او خیلی شجاع است یا چه؟

هفت) راز

راز، همان کشمکش درونی است. چه حسی درون شخصیت محوری وجود دارد که باید از دیگران پنهان شود؟

هشت) درس

قهرمان برای رسیدن به خواسته‌هایش باید چه درسی بیاموزد؟ بیشتر وقت‌ها این درس به کشمکش‌ها و ضعف‌های درونی او مربوط می‌شود. بگذارید گذشتۀ قهرمان به او درسی بدهد! هنگام خلق شخصیت قهرمان به گذشتۀ او توجه کنید و گذشته را همچون زخمی که هنوز خوب نشده و هر لحظه ممکن است پاره شود، در نظر بگیرید! یک ضعف، یک راز یا یک عادت که از گذشته آمده، می‌تواند دردسر بزرگی را در زمان حال ایجاد کند و قهرمان، پیش از اینکه از زخم گذشته رها شده باشد، باید یاد بگیرد که فراتر از گذشته‌اش رشد کند.

نُه) یک تفاوت

چیزی که شخصیت محوری را از دیگر شخصیت‌ها متمایز می‌کند چیست؟ آیا او اصرار دارد هرج‌ومرج ایجاد کند یا چه؟

دَه) یک تناقض

تناقض، سلاح پنهان شما برای عمق‌بخشیدن به شخصیت است. به قهرمان‌تان یک ویژگی غیر منتظره بدهید که حتی شبیه تناقض باشد؛ مثلاً یک روحانی شریف و راستگو باشد که به کسی تیراندازی می‌کند.

یازده) انگیزه

اگر تمام ده مورد قبل را به‌درستی تنظیم کنید انگیزه نیز آشکار خواهد شد، زیرا همۀ موارد بیان شده باعث ایجاد انگیزه در قهرمان می‌شود. یادتان باشد که میلِ شخصیت فقط هدف بیرونی او است و او نیازی برای رسیدن به این میل و خواسته ندارد، بااین‌حال داستان شما بر اساس این میل پیش می‌رود زیرا هدف اصلی این است که قهرمان درسی یاد بگیرد و به آرامش درونی برسد.

عصر طلایی در سینمای دانمارک

منبع: فیلم‌فمیلی

 

عصر طلایی سینمای دانمارک درواقع دهه 1910 بود. فیلم‌هایی که شرکت نوردیسک‌فیلم تولید می‌کرد در بیشتر نقاط جهان دیده می‌شد و بزرگ‌ترین مقصد صادرات این فیلم‌ها در بازارهای آلمان، روسیه، و آمریکای جنوبی بود.

در آن زمان، نوردیسک‌فیلم دومین شرکت بزرگ سینمای جهان بود. فقط شرکت فرانسوی برادران پَته از آن پیشی گرفت.
عصر طلایی سینمای دانمارک/ لوگو نوردیسک فیلم
به نظر می‌رسید که وقوع جنگ جهانی اول، به دلیل بسته شدن مرزها، صادرات فیلم از دانمارک را محدود کند و به عصر طلایی پایان دهد. اما برعکس، جنگ امکانات جدیدی را برای شرکت نوردیسک‌فیلم به ارمغان آورد. از یک سو به دلیل بی طرف بودن دانمارک، نوردیسک‌فیلم توانست همچنان فیلم‌های خود را به هر دو طرف متخاصم توزیع کند. از طرف دیگر، با افزایش سرمایه، این شرکت شروع به خرید و پخش فیلم در آلمان و اروپای مرکزی و روسیه کرد. گسترش شبکه تجاری نوردیسک‌فیلم در آلمان تهدید تلقی می‌شد چون سینما می‌توانست نقش تبلیغاتی مهمی داشته باشد. در اوایل سال 1918، دولت آلمان شبکه تجاری این شرکت را تصرف کرد. در پایان جنگ، نوردیسک فیلم شکست خورد. بیشتر سرمایه‌گذاری‌های خارجی اش، و نیز قراردادهای پرسودی که فیلم‌ها بر اساس آن پیش‌فروش شده بودند، منقضی شد. سرمایه‌گذاری‌های ناموفق، به‌ویژه در فیلم‌های آمریکایی، باعث شد که نوریسک‌فیلم بابت کاهش ارزش مارک آلمان ورشکسته شود و در سال 1923 سرمایه سهام از 9 میلیون به سه میلیون کرون کاهش یابد. علیرغم تلاش‌ها برای بقا، این شرکت در سال 1928 منحل و سال بعد از نو تأسیس شد.
ادامه دارد…