رنگ در فیلم/ قدرت رنگ‌ها و طرح‌های رنگی در فیلم‌سازی

 

منبع: فیلم‌فمیلی

 

هر گاه به تماشای فیلم می‌نشینید، احساس خاصی را دریافت می‌کنید که ممکن است مثبت، منفی یا ترکیبی از احساسات مختلف باشد. مطمئناً داستان فیلم عامل ایجاد این احساسات است، اما نور و سایه و طرح‌های رنگی نیز مؤثر اند. ذهن ما هنگام مشاهده رنگ‌ها به طور خودکار تداعی‌هایی ایجاد می‌کند. در نتیجه، دانستن روان‌شناسی رنگ برای تنظیم نورپردازی حرفه‌ای مفید است. پیش از پرداختن به موضوع، به تصاویر رندر شده زیر نگاهی بیندازید.
shoe-crime-sceneرندر کفش
اینجا یک کفش تک در سمت چپ (A) و یک جفت کفش در سمت راست (B) داریم. بر A نور ملایم تابیده، در حالی که B کنتراستی بیشتر با سایه‌هایی قوی دارد. علاوه بر این، تفاوت در دمای رنگ، B را خنک‌تر از A جلوه می‌دهد. همچنین، هایلایت‌های خاص در B قوی‌تر است. انتخاب هایلایت‌های روشن و دمای رنگ خاص، B را دراماتیک‌تر از A کرده است. رنگ‌ها نیز بیانگر داستانی اند. در روان‌شناسی رنگ، بنفش ممکن است حسی از رمز و راز ایجاد کند. می‌توانیم تخیل کنیم که B نوعی صحنه جرم را نشان می‌دهد که پلیس آن جا یک جفت کفش را پیدا می‌کند.
معنی رنگ در فیلم‌سازی
روان‌شناسی رنگ موضوع پیچیده‌ای است که به فیلم‌سازان در تولید آثارشان کمک می‌کند. هر رنگ می‌تواند بیش از یک معنی داشته باشد و مغز ما می‌تواند معنای درست را بیابد. به عنوان مثال، آبی آسمانی بیشتر حسی از آرامش و سکوت را دارد. گاهی نیز حس انزوا و مالیخولیا را به یاد می‌آورد. قرمز اغلب رنگ عشق و اشتیاق معنی می‌شود، اما همچنین می‌تواند نشان‌گر موقعیتی خطرناک باشد. رنگ بنفش در فیلم‌های فانتزی کاربرد دارد، اما حس رمز و راز یا چیزی عرفانی را نیز منتقل می‌کند. زمینه نیز در معنایی که ما دریافت می‌کنیم اثر دارد. اگر حروف سبز روی علامتی نشان‌گر داروخانه باشد، مغز به‌طور خودکار آن را به سلامت ربط می‌دهد. برعکس، یک ماده سبز و مرموز در یک مخزن ممکن است حس سم و خطر را منتقل کند؛ مانند ماده سبز رنگی به نام دیپ از فیلم ” Who Framed Roger Rabbit” در تصویر زیر.
راجر ربیتداروخانه
فرهنگ و زمینه
برای ساختن یک طرح رنگی در فیلم می‌توانیم به جنبه‌های عینی رنگ تکیه کنیم. رنگ خورشید همیشه مثبت است و شادی را منتقل می‌کند – یک روز جدید را. اما چند استثناء فرهنگی وجود دارد. در بسیاری از فرهنگ‌های شرقی، رنگ سفید رنگ مرگ است، زیرا سفید در مراسم خاکسپاری پوشیده می‌شود و همچنین نشان‌دهنده عقیمی و بدبختی است. رنگ سفید در بسیاری از کشورهای دیگر رنگ پاکی و صلح است. همچنین می‌توان بین رنگ و شخصیت ارتباطی متنی ایجاد کرد. به عنوان مثال، جوکر در “شوالیه تاریکی” را در نظر بگیرید. رنگ بنفش و سایه‌های آن نمایان‌گر جنبه دیوانه و شیطانی جوکر در سراسر فیلم است.
جوکر
اهمیت طرح‌های رنگی در فیلم‌سازی
یک فیلم‌ساز حرفه‌ای کارش را با طرح رنگی کاملاً مشخص شروع می‌کند. اما طرح رنگی دقیقاً چیست؟ به عبارت ساده، مجموعه‌ای از رنگ‌ است که در یک نما، یا یک فیلم، یا هر محصولی به کار می‌رود تا حال و هوای خاصی را منتقل کند. پالت رنگ ابزار ارزشمندی برای انتخاب رنگ‌های اصلی است. همچنین، چرخه رنگ یک عنصر اساسی است که هنگام ایجاد طرح رنگی باید به خاطر داشته باشید.
توضیح چرخه رنگ
رنگ‌های اصلی در نقاشی سنتی- قرمز، زرد و آبی کلاسیک اند. با مخلوط کردن رنگ‌های اصلی، رنگ‌های ثانویه را به دست می‌آوریم: نارنجی، سبز و بنفش. در نهایت، ترکیب رنگ‌های اصلی با رنگ‌های ثانویه، رنگ‌های درجه سوم را به دست می‌دهد. سمت راست چرخ حاوی رنگ‌های گرم است و سمت چپ نیز رنگ‌های سرد. یک طرح رنگی می‌تواند دربرگیرنده هر رنگی باشد که شما دوست دارید، اما چند دستورالعمل وجود دارد که باید آنها را رعایت کنید. به عنوان مثال، در اینجا نمونه‌ای از پالت رنگی از فیلم The Matrix (1999) را داریم. در نگاه اول، چراغ‌های قرمز عقب اتومبیل خودنمایی می‌کنند، در حالی که بقیه رنگ‌ها سایه‌های سبز و آبی روشن هستند.
ماتریکس
طرح تک‌رنگ
در این نوع طرح، رنگ غالبی وجود دارد که از آن تن و سایه به دست می‌آوریم. فیلم‌ساز، یک رنگ کلیدی را انتخاب می‌کند و با طیفی از رنگ‌های تیره‌تر و روشن‌تر بازی می‌کند. با این نوع طرح، می‌توان فوراً با ماهیت حال و هوای تصویر انس گرفت. در زیر دو نمونه از طرح‌های رنگی تک رنگ آورده شده است. اولین مورد از فیلمی به نام “هتل بزرگ بوداپست” است که در آن صورتی و سایه‌هایش حس آرامش‌بخشی را منتقل می‌کند. تصویر دوم، از سایه‌هایی از آبی استفاده کرده است که ترکیبی از حس سردی و انزوا می‌دهد.
هتل بزرگ بوداپست
هتل بزرگ بوداپست

monochromatic-personal-project

طرح رنگ مکمل
در میان تمام طرح‌های رنگی، این یکی از محبوب‌ترین‌ها در فیلم‌سازی است. می‌توانیم با انتخاب یک رنگ و رنگ متضاش در چرخه رنگ، یک طرح رنگی مکمل بسازیم. مثلاً: قرمز و سبز در فیلم “بازگشت” اثر پدرو آلمودوار.
رنگ در فیلم/ بازگشت
یا جفت رنگ آبی و نارنجی.
آبی و نارنجی
یا زرد و بنفش، عکسی از “لا لا لند”.
لالالند
استفاده از این طرح رنگی ظاهری پر جنب و جوش و کنتراست بیشتری ایجاد می‌کند و باعث می‌شود شخصیت‌ها بیشتر دیده شوند.
تقسیم طرح رنگ مکمل
این طرح، با تقسیم کردن رنگ مکمل، تنش کمتری نسبت به طرح قبلی ایجاد می‌کند. در فیلم زیر، “خانه امن”، کارگردان به جای استفاده از رنگ آبی مکمل قوی، ترجیح داد که کنتراست را ملایم کند.
رنگ در فیلم/ خانه امن
طرح رنگ آنالوگ
هنگامی که رنگ‌های کنار یکدیگر را در چرخه رنگ انتخاب می‌کنیم، یک طرح رنگی آنالوگ به دست می‌آید که برخلاف طرح رنگی مکمل، نه تنش ایجاد می‌کند و نه کنتراست. این نوع ترکیب رنگ را می‌توان در طبیعت یافت.
analogous-c-s
طرح رنگ سه گانه
با توجه به چرخه رنگ، سه رنگ را با فاصله یکسان از هم انتخاب می‌کنیم. از رنگ هایی مانند زرد، آبی و قرمز می‌توان برای ایجاد تصویری قوی استفاده کرد. یک رنگ غالب است، دو رنگ دیگر ترکیب را برجسته می‌کنند. نتیجه، تصویری است زنده با پالت رنگی پر جنب و جوش. در ادامه، تصویری از فیلم “موشک با بطری” را می‌بینید.
رنگ در فیلم triadic-color-scheme
طرح رنگ تترادیک
این یکی، از چهار رنگ تشکیل شده است در دو جفت مکمل. اگر یکی از رنگ‌ها غالب باشد، ترکیب جالب‌تر است. یک مثال نمادین از فیلم CG Inside Out است که در آن شخصیت‌های اصلی با رنگ خاصی نشان داده می‌شوند که هر کدام معنای مناسبی دارند. استفاده از رنگ‌های اشباع، ترکیب را زنده‌تر می‌کند.
tetradic-color-scheme
طرح‌های رنگی ناسازگار
رنگ‌های ناسازگار شامل یک یا چند رنگ است که در یک سکانس خاص از فیلم به‌عنوان یک طرح رنگ جدید ظاهر می‌شود و به طور کلی بر پیامی تأکید کرده یا توجه را به عنصری کلیدی در فیلم جلب می‌کند. صحنه‌ای در فیلم “حس ششم” یک دستگیره قرمز را در تصویر نشان می‌دهد. کارگردان می‌خواهد توجه را به آن عنصر جلب کند، حتی اگر با بقیه رنگ‌ها همخوانی نداشته باشد.
شهر گناهحس ششم

همچنین در “شهر گناه”، شخصیت‌ها با رنگ به عنوان نماد مشخص می‌شوند، حتی اگر فیلم سیاه و سفید باشد.

طرح‌های رنگ انتقالی
در حالی که از یک طرح رنگی خاص برای یک فیلم استفاده می‌کنید، ممکن است دنباله‌های دیگری بر آن فیلم یا سریال با طرح رنگی کاملاً متفاوت ساخته شود. یک تغییر و انتقال ناگهانی که پیامی واضح برای برقراری ارتباط ایجاد می‌کند. به عنوان نمونه در مجموعه “هری پاتر”. به طرح رنگ در The Philosopher’s Stone نگاه کنید – در “یادگاران مرگ” کاملاً تغییر می‌کند. هدف انتقال یک پیام، یک احساس، و انتقال جاده تاریکی است که هری طی کرده.

 harry-potter-stone

هری پاتر/ یادگاران مرگ
هری پاتر/ یادگاران مرگ

 

پایان.
فراچسکو فرنری/ پروانه احمدی

نکته‌هایی برای فیلم‌سازی از زبان ادگار رایت

منبع: فیلم‌فمیلی

 

ادگار رایت بیش‌تر به خاطر “سه گانه کورنتو” شناخته شده است، اما او فیلم‌های دیگری نیز ساخته؛ مانند کمدی اکشن “اسکات پیلگریم علیه جهان” و نویسندگی برای “ماجراهای تن تن” (2011). او در گفتگویی به ده نکته برای فیلم‌سازی اشاره کرده است:

یک) سعی کنید هیجانی را که با تماشای فیلم‌های مورد علاقه خود در سینما احساس می‌کردید، دوباره به تصویر بکشید.

گاهی اوقات فیلم‌سازی تبدیل به شغل می‌شود و فراموش می‌کنیم که دلیل ورود بیشتر ما به این صنعت این بوده که زمانی از فیلمی الهام گرفته ایم. بنابراین به این فکر کنید که فیلم شما چگونه می‌تواند الهام‌بخش نسل بعدی باشد. به مخاطب فکر کنید و اینکه برای الهام بخشیدن به او چه کاری می‌توانید انجام دهید.

دو) فیلمنامه‌ای که از قلب شما سرچشمه می‌گیرد همیشه بهتر از آن فیلمنامه‌ای است که با فکرتان آن را می‌نویسید.

باید داستان فیلم‌تان را با تمام وجود احساس کنید. پشت کلماتی که می‌نویسید چه چیزی نهفته که شما را به نوشتن آن سوق می‌دهد؟ چه می‌خواهید به مخاطب بگویید؟ آنچه خودتان از نظر احساسی با آن ارتباط برقرار می‌کنید را مخاطب نیز می‌تواند احساس کند.

سه) برای طراحی فیلم‌نامه تان روش‌مند باشید. شما نیاز به ایده‌ای روشن دارید. باید بدانید از کجا به کجا می‌روید تا در طول مسیر سردرگم یا خسته نشوید.
می‌توانید دسته‌ای از ایده‌های تان را فهرست و ترتیب آنها را مشخص کنید و مطمئن شوید که هر بزنگاه در داستان تان چیزی غافلگیرکننده و هیجان‌انگیز دارد.
چهار) تا زمانی که تحقیقات شما آمادگی تبدیل شدن به فیلم‌نامه را پیدا نکرده، به تحقیق ادامه دهید.
من عاشق تعلل ام. به نظر من باید خیلی فکر کنید، وقت را تلف کنید و حتی کمی مزخرف ببافید تا بهترین راه را برای جمع و جور کردن داستان تان پیدا کنید. فقط ایده‌ها را مکتوب کنید. نگران فرم و ساختار نباشید. بعداً آن ایده‌ها را به فیلم‌نامه تبدیل خواهید کرد.
پنج) از ایده‌های سبُک و ساده شروع کنید. 
من عاشق فیلم‌های ژانر هستم. هر ژانر مجموعه‌ قوانینی دارد که نویسنده می‌تواند از آن قوانین برای شکل‌دهی به فیلمش استفاده کند. شما می‌توانید در هر ژانری پیامی بگنجانید. پس به این فکر کنید که می‌خواهید چه بگویید و چگونه می‌توان آنچه می‌خواهید بگویید را در ژانر مورد نظر گنجاند.
شش) کمدی از شخصیت بیرون می‌آید. اگر صدای شخصیت شما و نقاط قوت و ضعف او به خوبی مشخص شده باشد، طبیعتاً کمدی از دل آن شخصیت بیرون می‌آید.
کمدی یکی از آن چیزهای فریبنده است. شما واقعا نمی‌توانید بامزه بودن را یاد بگیرید، اما می‌توانید شخصیت‌هایی خلق کنید که صداهای متمایز دارند. می‌توانید بهترین کمدی را از خَلق افرادی که هنجارها را زیر پا می‌گذارند بیرون بکشید. 
هفت) در این روزگار که همۀ ابزارهای تماشای فیلم در اختیار شما و همچنین در اختیار رقبای‌ شما است، زمان آن فرا رسیده که بر منحصربه‌فرد بودن خود تمرکز کنید تا فیلم‌تان متمایز شود.
صدای شما منحصر به خودتان است. آنچه پشت دوربین یا در نوشته‌هایتان یا به سبک خودتان انجام می‌دهید، چیزی است که شما را میان جمع برجسته می‌کند. 
هشت) اگر به ژانر خاصی علاقه‌مند باشید باعث می‌شود مردم ژانر فیلم شما را جدی بگیرند و آن را با پارودی اشتباه نگیرند.
باید به یادگیری و فیلم دیدن ادامه دهید. اگر می‌خواهید در ژانر خاصی کار کنید، باید آن ژانر را دوست داشته باشید. خودتان را وقف این حرفه کنید. بیاموزید که بزرگان در آن ژانر چه کردند، سپس مجموعه‌ای از فیلم‌های بد و ضعیف آن ژانر را نیز تماشا کنید. آن ژانر مورد نظر را از قبل بشناسید، سپس دست به کار شوید.
نه) قسمت متفاوتی از خودتان را در هر شخصیت فیلم‌نامه قرار دهید.
باید بخش‌های خاصی از خودتان را بیرون بکشید تا در شخصیت‌های داستان تان قرار دهید. آنها را لایه لایه کنید. حتی در شخصیت‌های بد فیلمنامه تان، قسمت هایی از خودتان را قرار دهید. این روش به شما امکان می‌دهد با کاراکترها اخت شوید و آنچه را که باید انجام دهند یا در صحنه‌ها بگویند را انتخاب کنید.
ده) اگر فیلم‌نامه مشترک می‌نویسید، این آزادی را دارید که ایده‌های همدیگر را رد کنید، اما در نهایت، کار باید انجام شود. نسبت به هم و در کنار هم سرزنده باشید و مطمئن شوید که همیشه کنار هم احساس برابری می‌کنید. 
ادگار رایت/ ترجمه: پروانه احمدی