نماها و صحنهها 2 0 5 دقیقه خواندن افگروندن؛ اولین بازی جسورانه آستا نیلسن admin ۹ مرداد, ۱۴۰۱زن است که همیشه تاوانش را میدهد.متن از: پروانه احمدی “افگروندن” یا “پرتگاه” یا “زن است که همیشه تاوان میدهد”، ملودرامی هیجانانگیز ساختۀ اوربان گد است که در آن آستا نیلسن زیبا را در نقش مگدا میبینیم که معلم پیانو است. او نامزد خود –کنود– (با بازی رابرت دینسن) را به خاطر یک بازیگر سیرک -به نام رودولف- (با نقشآفرینی پول رومرت) ترک میکند. رودولف از آن شخصیتهایی است که انگار مستقیماً از رمانی عاشقانه بیرون آمده که از پنجره اتاق خواب مگدا بالا میرود تا او را در آغوش مردانهاش بگیرد و بر لبهایش بوسه بزند. فیلم در مورد خطر تمایلات جنسی کنترل نشدۀ یک زن است. مگدای بیچاره بهای سنگینی را برای تسلیم شدن در برابر خیالات عاشقانه اما شهوانی خود میپردازد. نمایی از افگروندن با بازی آستا نیلسنبرای سال 1910، فیلم “پرتگاه” Afgrunden (The Abyss) اثری کاملاً پیچیده و نمونهای از فیلمهای با کیفیت بالا است که در آن زمان از دانمارک بیرون میآمدند. بازیها گاهی اغراقآمیز و، مانند بسیاری از فیلمهای صامت، زمانِ فیلم نسبت به داستان آن طولانی است اما تماشای نیلسن بهویژه در سکانس رقص اروتیک مسحورکننده است. (نیلسن بعدها گفت که رومرت نمیتوانست برقصد. به همین دلیل او مجبور شد دور رومرت برقصد. او همچنین ادعا کرد که از قوانین مربوط به سانسور فیلم بی اطلاع بود. به همین دلیل آنطور بی محابا رقصید. این صحنه از دید دوربین اروتیک است نه از دید تماشاگر. اروتیک است اما مبتذل نیست.)آستا نیلسن، بازیگر صحنه تئاتر بود که علاقه چندانی به سینما نداشت، اما هنگامی که دوستش، طراح صحنه، و بعدها اولین همسرش -اوربان گد- به او پیشنهاد نقشی به کارگردانی خودش را داد، علاقه اش را برانگیخت. نیلسن احساس میکرد که سینما چیزهایی احمقانه همچون گاوچرانها و کیکهای خامهای را نشان میدهد. اما فیلم The Abyss (افگروندن/زن است که همیشه تاوانش را میدهد، Urban Gad، 1910) داستانی جدی درباره مثلث عشقی بود. هر سه بازیگر این فیلم اولین بار بود که جلوی دوربین میرفتند. تولید این فیلم 8000 کرون هزینه داشت و در مدت هشت روز به پایان رسید؛ در لوکیشن کپنهاگ. “افگروندن” در سپتامبر 1910، یک روز پس از تولد 29 سالگی نیلسن، اکران شد. سال 1910 سال خوبی برای سینمای دانمارک بود؛ اوایل دوران طلایی صنعت فیلم ملی دانمارک بود که تقریباً از 1909 تا 1914 به طول انجامید و در آن دوران فیلمهای تولید دانمارک محبوبترین فیلمها در اروپا و در جهان بودند. ملودرام اروتیک “افگروندن” نیز، مانند فیلمهای هیجانانگیز شهوانی که در اواخر دهههای 1980 و 1990 در هالیوود ظاهر شد، ترکیبی از داستان، سکس، و خشونت فراوان را به مخاطبان ارائه میداد.این اولین فیلم کارگردان دانمارکی، اوربان گد، است که بین سالهای 1910 تا 1926 نزدیک به 70 فیلم را در دانمارک و بیشتر در آلمان کارگردانی کرد؛ همچنین اولین فیلم با بازی همسرش، آستا نیلسن -یکی از ستارههای اصلی فیلمهای صامت آلمانی- است. این فیلم به دلیل استفاده از دکورهای طبیعی نیز قابل توجه است؛ به ویژه صحنه آغازین که مگدا، پشت به دوربین، منتظر تراموا در خیابانی با ترافیک دوچرخه و کالسکه اسب قرار دارد. تصویر این صحنه از نمای سوار شدن مگدا در تراموا به نمای جلویی میرسد. سپس دوربین کمی به سمت مرکز روی سکوی پشتی تراموا حرکت میکند و سکانسی طولانی از اولین برخورد مگدا با کنود، در حالی که تراموا در خیابانهای کپنهاگ در حال حرکت است، ضبط میشود. ورود مگدا با قطار به ایستگاهی که کنود منتظر اوست، به شدت یادآور قطار برادران لومیر است.شخصیت مگدا پیچیده است. او زنی مستقل است، با کارهای خودش، که در سال 1910 چندان رایج نبود، اما عاشق مرد اشتباهی میشود. با این وجود او قربانی نیست و وقتی رودولف میخواهد او را بزند، مگدا از خود دفاع میکند و رودولف را میکشد. پلیس مگدا را دستگیر میکند اما پایان فیلم باز میماند. آیا مگدا میتواند در دادگاه نیز از خود دفاع کند؟https://twitter.com/FilmFamilySite
تاریخ سینما 1 0 5 دقیقه خواندن سینمای دانمارک/ بخش چهارم/ ستارهها admin ۳۰ تیر, ۱۴۰۱ ستارههای نخستین سینمای دانمارک از صحنه تئاتر تا پرده سینما منبع: فیلمفمیلیهمانطور که کمپانی نوردیسکفیلم نقش حیاتی غیرقابل انکاری برای صنعت فیلم دانمارک در دهه 1910 داشت، فیلمهای اولیه دانمارکی بیشتر موفقیت جهانی خود را مدیون بازیگرانشان بودند. در دورانی که صنعت فیلم به شدت کارگردانمحور شده بود، چهار تن از موفقترین و پرکارترین ستارههای سینمای دانمارکی -آستا نیلسن (1881-1972)، اولاف فونس (1882-1949)، کلارا ویث پونتوپیدان (1883-1975)، و والدمار پسیلندر (1884-1917)- با توانایی خود تبدیل به ستارهگان بینالمللی شدند. اگرچه نام آستا نیلسن امروزه بیشتر شناخته شده است، اما هر چهار بازیگر نام برده که اغلب با هم کار میکردند، از مشهورترین و محبوبترین شخصیتهای سینمای زمان خود بودند؛ چه در دانمارک و چه در استرالیا و برزیل و روسیه. بیش از 300 فیلم با نقشآفرینی آنها در دانمارک و سوئد و آلمان ساخته شد و به مخاطبان در سراسر جهان رسید. / (تصویر آستا نیلسن) هر چهار بازیگر متولد دانمارک در اوایل دهه 1880 بودند. نیلسن مسنترین آنها بود که در سال 1881 به دنیا آمد و پسیلندر، متولد 1884، جوانترین آنها. همه آنها در سن جوانی وارد تئاتر شدند و در اواسط بیست سالگی شان در صنعت فیلم دانمارک شروع به کار کردند. کلارا ویث (در آن زمان به راسموسن معروف بود و سپس به پونتوپیدان تغییر نام داد) اولین کار بازیگری را در مدرسه باله تئاتر سلطنتی دانمارک در سال 1890 در سن هفت سالگی تجربه کرد. او پس از انتقال به مدرسه رویال تئاتر با آستا نیلسن آشنا شد. نیلسن و ویث، هر دو، در خانوادهای از طبقه کارگر و بدون حضور پدر بزرگ شده بودند. تئاتر برای آنها راهی برای رهایی از فقر مفرط بود. اولاف فونس و والدمار پسیلندر در خانوادههایی از طبقه متوسط اجتماع رشد کرده و دو والدینی بودند. آنها قرار بود یا به خدمت کلیسا درآیند یا تاجر شوند، اما در عوض ترجیح دادند تئاتر را امتحان کنند./ (تصویر ویث پونتوپیدان) در آن زمان سینما بهعنوان جایگزینی ضعیف برای تئاتر به حساب میآمد، اما صنعت فیلم، عمدتاً به لطف نوردیسکفیلم، به سرعت و به طور فزایندهای در حال رشد و سودآوری در دانمارک بود. امکانات فیلمبرداری در آغاز بسیار ابتدایی بود. روایتها حاکی از آن است که اولسن (بنیانگذار نوردیسکفیلم در سال 1906) اولین فیلم را با پروژکتور شرکت فرانسوی پته در باغی اجارهای ساخت که روی حصارهای آن، به عنوان پسزمینه، نقاشی کرده بودند. سپس ویگو لارسن از سال 1906 تا 1909 به عنوان کارگردان در شرکت فیلم نوردیسک کار کرد. او خودش، با حمایت گروهی از آماتورها که نیازمند کسب چند کرون در روز بودند، فیلمنامهنویسی و بازیگری نیز میکرد. لارسن بعدها یادآور شد: “البته، ما همه آماتور و از نظر فنی بی سواد بودیم”. هنگامی که فیلمهای اولسن به سود رسید، پس از فیلم “شکار شیر” (لوویجتن،1907)، او بازیگران حرفهای از جمله کارل آلستروپ، اسکار استریبولت، لوریتس اولسن، و اکسل بریدال را استخدام کرد. او، در سال 1910، آگوست بلوم را نیز استخدام کرد که خیلی زود به یکی از پرکارترین و محترمترین کارگردانان نوردیسک تبدیل شد./ (تصویر آگوست بلوم) تقاضای فزاینده بازار فیلم داخلی و بینالمللی باعث شد که فیلم دانمارکی سودآور و در نتیجه رقابتی شود؛ به ویژه در زمینه جذب بازیگر. ویث و پسیلندر، هر دو، ابتدا در چند فیلم کوتاه بازی کردند. اولین فیلم ویث، فیلم کوتاه ده دقیقهای “بازی عشق” بود که در ماه مه 1910 نمایش داده شد. او سپس با پسیلندر در فیلم صامت “تصویر دوریان گری” (1910) همبازی شد. اما آنها به کار در تئاتر، به ویژه بازی در نمایش “رویای نیمه شب تابستان” ادامه دادند. پسیلندر که شهرت جهانی به دست آورده بود، در یک دهه بیش از 80 فیلم برای شرکت نوردیسک بازی کرد. او در فوریه 1919، در حالی که تازه شرکت فیلمسازی خودش را راه انداخته بود، در سن 35 سالگی به طور ناگهانی درگذشت. والدمار پسیلندر و کلارا ویث در فیلم “وسوسههای یک شهر بزرگ”
تاریخ سینما 0 0 2 دقیقه خواندن سینمای دانمارک/ بخش سوم/ عصر طلایی admin ۲۳ تیر, ۱۴۰۱ عصر طلایی در سینمای دانمارکمنبع: فیلمفمیلی عصر طلایی سینمای دانمارک درواقع دهه 1910 بود. فیلمهایی که شرکت نوردیسکفیلم تولید میکرد در بیشتر نقاط جهان دیده میشد و بزرگترین مقصد صادرات این فیلمها در بازارهای آلمان، روسیه، و آمریکای جنوبی بود. در آن زمان، نوردیسکفیلم دومین شرکت بزرگ سینمای جهان بود. فقط شرکت فرانسوی برادران پَته از آن پیشی گرفت. به نظر میرسید که وقوع جنگ جهانی اول، به دلیل بسته شدن مرزها، صادرات فیلم از دانمارک را محدود کند و به عصر طلایی پایان دهد. اما برعکس، جنگ امکانات جدیدی را برای شرکت نوردیسکفیلم به ارمغان آورد. از یک سو به دلیل بی طرف بودن دانمارک، نوردیسکفیلم توانست همچنان فیلمهای خود را به هر دو طرف متخاصم توزیع کند. از طرف دیگر، با افزایش سرمایه، این شرکت شروع به خرید و پخش فیلم در آلمان و اروپای مرکزی و روسیه کرد. گسترش شبکه تجاری نوردیسکفیلم در آلمان تهدید تلقی میشد چون سینما میتوانست نقش تبلیغاتی مهمی داشته باشد. در اوایل سال 1918، دولت آلمان شبکه تجاری این شرکت را تصرف کرد. در پایان جنگ، نوردیسک فیلم شکست خورد. بیشتر سرمایهگذاریهای خارجی اش، و نیز قراردادهای پرسودی که فیلمها بر اساس آن پیشفروش شده بودند، منقضی شد. سرمایهگذاریهای ناموفق، بهویژه در فیلمهای آمریکایی، باعث شد که نوریسکفیلم بابت کاهش ارزش مارک آلمان ورشکسته شود و در سال 1923 سرمایه سهام از 9 میلیون به سه میلیون کرون کاهش یابد. علیرغم تلاشها برای بقا، این شرکت در سال 1928 منحل و سال بعد از نو تأسیس شد.ادامه دارد…
تاریخ سینما 4 2 4 دقیقه خواندن سینمای دانمارک/ بخش دوم/ اوله اولسن admin ۱۸ تیر, ۱۴۰۱ Ole Olsenمنبع: فیلمفمیلیاوله اولسِن (1863-1943) بنیانگذار نوردیسکفیلم است. او روستازادهای بسیار فقیر بود و، قبل از ورود به صنعت فیلم، از راه شومنی در سیرکهای سیار مخارج زندگیاش را تأمین میکرد. اولسن در سال 1896، به پیشنهاد شورای شهر، نمایشگاهی دائمی را در کپنهاگ تأسیس و آن را با موفقیت اداره کرد و با پولی که به دست آورد دومین سینمای کپنهاگ به نام تئاتر بیوگراف را در سال 1905 گشود.زمانی که اولسن وارد تجارت فیلم شد زمان مناسبی بود، زیرا در بیشتر مناطق شهری سینماها یکی پس از دیگری در حال ظهور بودند. اولین سینمای موفق دانمارک به نام Kosmorama را کنستانتین فیلیپسن در سال 1904 افتتاح کرد و تا سال 1908 شانزده سینما در کپنهاگ و حدود هجده سینما در استانهای دانمارک وجود داشت. این سینماها معمولاً فیلمهای کوتاه غیرداستانی در مورد طبیعت یا درباره رویدادهای جاری، کمدی، و درامهای جدیتر را بر پرده نمایش میدادند.سینمایی که اوله اولسِن بنا نهاد خیلی زود با مشکل تهیه فیلمهای جدید روبهرو شد، بنابراین او تصمیم گرفت که خودش دست به تولید فیلم بزند. تقریباً کسی در دانمارک تجربه فیلمسازی را نداشت. حتی پیدا کردن دوربین سخت بود. به گفته اولسن، او باید یکی از آن دوربینها را از فرانسه میگرفت. اولسن، در آغاز، لوئیس هالبرشتات را برای کارگردانی اولین فیلم داستانی استخدام کرد. هالبرشتات با بازیگران فیلم چند جلسه تمرین گذاشت، اما وقتی نوبت به فیلمبرداری اصلی رسید، در کارگردانی کوتاهی کرد. سپس، ویگو لارسن که سرپرست سینمای اولسن بود، مسئولیت کارگردانی را بر عهده گرفت. او گروهبان سابق ارتش بود و خوب میدانست که چگونه افراد را فرماندهی کند. از سال 1906 تا 1909 کارگردانی تقریباً تمام فیلمهای نوردیسکفیلم بر عهده لارسن بود. در طول آن سالها، این شرکت هر سال 60 فیلم داستانی میساخت و ویگو لارسن تقریباً همه آنها را در ژانرهای مختلف کارگردانی میکرد. او بعداً درباره نقش خود در تولید این فیلمها گفت: «بهترین قسمت کار این بود که من در امور فیلمنامهنویسی، کارگردانی، و بازیگری، خودمختار بودم. دستوراتی که میدادم اینها بود: سریع بسازید، ارزان بسازید، و هرگز از 165 متر بیشتر نشود.»نوردیسکفیلم به طور رسمی در 6 نوامبر 1906 تأسیس شد و در همان ماه اولسن اولین دفتر فروش شرکت را در برلین و پس از آن دفاتری در لندن، نیویورک، و وین تأسیس کرد. از همان ابتدا نوردیسکفیلم به عنوان شرکتی بین المللی در نظر گرفته شده بود. در سال 1906، بیشتر فیلمهای این شرکت راهی ِ بازار صادرات و تنها 6.9 درصد از فیلمها در بازار داخلی ماندگار شد. این درصد در سال بعد به 4.5 درصد کاهش یافت. مقصد عمده صادرات فیلم، اروپا و ایالات متحده بود. اطلاعات زیادی درباره گردش اقتصادی نوردیسکفیلم در سالهای اولیه باقی نمانده است، اما منابع نشان میدهند که در سال 1906، میزان سود کمتر از 200000 کرون بود و سه سال بعد به حدود 1.3 میلیون کرون افزایش یافت. به نظر میرسد که تولید فیلم برای اوله اولسِن تجارتی بسیار پرسود بود.در حوالی سال 1908 صنعت سینمای اروپا بحران شدیدی را تجربه کرد. در ایالات متحده، شرکت پتنت موشن پیکچر حقی انحصاری ایجاد کرد که بیشتر شرکتهای اروپایی تولید فیلم را دربرنمیگرفت، و در همان زمان یک بازار دست دوم برای تجارت فیلم ایجاد شد که صاحبان سینماها در آن بازار، به جای خرید فیلم جدید از تهیهکنندگان، شروع کردند به معامله فیلمهایی که قبلاً اکران شده بود.
تاریخ سینما 0 0 1 دقیقه خواندن سینمای دانمارک/ بخش اول/ نوردیسک فیلم admin ۱۳ تیر, ۱۴۰۱ Nordisk Film، نوردیسکفیلم منبع: فیلمفمیلینوردیسکفیلم/برای مخاطبان سینمای دانمارک، بیش از یک قرن است که شرکت فیلمسازی نوردیسک با علامت تجاری خرس قطبیای که بالای کره زمین ایستاده شناخته شده است. نوردیسکفیلم که در سال 1906 به عنوان اولین شرکت فیلمسازی در اسکاندیناوی تأسیس شد، قدیمیترین شرکت فیلمسازی بهطور مستمر فعال در جهان شناخته میشود. در سطح ملی، این تنها بازمانده از چهار شرکت بزرگ فیلمسازی است که از دهه 1930 تا اواخر دهه 1960 بر صنعت فیلم دانمارک تسلط داشتند؛ سه شرکت دیگر پالادیوم، ASA و ساگا هستند. امروزه شرکت فیلم نوردیسک بزرگترین شرکت ملی در تولید و توزیع است و بزرگترین زنجیره سینماها را در دانمارک اداره میکند.نوردیسکفیلم/ لوگو در دوران صامت، شرکت فیلم نوردیسک نه تنها شرکت غالب ملی بود بلکه از جمله استودیوهای فیلمسازی بزرگ در بازار جهانی به شمار میآمد و نقش مهمی در شکلدهی به چشمانداز سینمایی که امروزه میشناسیم داشت. دوران صامت در سینمای دانمارک به عنوان «عصر طلایی» شناخته میشود و از بسیاری جهات تحولات فیلم دانمارکی، هم از نظر زیباییشناختی و هم از نظر اقتصادی، در آن دوران، مترادف با توسعه نوردیسکفیلم است. https://filmfamily.ir/%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%af%db%8c%d8%b3%da%a9%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85/http://www.filmfamily.ir