نکتهها و نظریهها 0 ۲۵ تیر, ۱۴۰۱5 دقیقه خواندن 133یازده نکته برای خلق شخصیت محوریمنبع: فیلمفمیلییک) شخصیت محوری“فیلمهایی که طی سالها چندین و چند بار به تماشای آنها مینشینم بهخاطر طرح فیلمنامه شان نیست بلکه بهخاطر کاراکتر (شخصیت) درون فیلم است.” (مارتین اسکورسیزی)شخصیت اصلی فیلمنامه شما کیست؟ حتی اگر داستانی چندشخصیتی را مینویسید، باز هم باید یک قهرمان یا رهبر داشته باشید، زیرا تمرکز همزمان روی چند شخصیت برای مخاطب دشوار است و بهلحاظ کنش هم میتواند گیجکننده باشد. یادتان باشد که کنش از کشمکش ایجاد میشود و کشمکش زمانی رخ میدهد که یک شخصیت در معرض تصمیمگیری و مجبور به کُنش باشد. قهرمان باید فعال و کنشمند باشد و دست به عمل بزند، نهاینکه واکنش نشان دهد. انتخاب و تصمیمگیری را برای قهرمان داستان تان زیاد آسان نکنید، بلکه او را در محدودیتها و فشارهایی همچون مواجهه با ارزشهای اخلاقی، ارزشهای خانوادگی، قانون، محیط بسته، بی انصافی و دروغگویی رقیب، محدودیت زمانی و غیره قرار دهید!دو) ویژگی خاکستریشخصیت سیاه یا سفید خلق نکنید! بگذارید قهرمان داستان تصمیمهای خوب و بد بگیرد. هیچکس بهطور کامل خوب یا بد نیست، بلکه انواع انتخابهای خوب یا بد است که شخصیتی پیچیده را شکل میدهد.سه) نامگذاریبه ویژگی اصلی شخصیت محوری داستان تان رجوع کنید! آیا او یک رهبر و فرماندهای پیروز است یا یک بازنده؟ نامی مناسب با او را برایش انتخاب کنید!چهار) نقطه ضعفاز خودتان بپرسید که نقطهضعف شخصیت محوری چگونه به دیگران آسیب میرساند؟ مثلاً آیا شخصیتی فرصتطلب است یا …پنج) ترس“یک نفر به دردسر میافتد، سپس از آن رها میشود. مردم عاشق این داستان هستند. آنها هیچوقت از این داستان خسته نمیشوند.” (کرت وانهگت)ترسهای وجودیِ شخصیت محوری یا قهرمان داستان را بشناسید؛ نه فقط ترس از مار یا تاریکی و مانند اینها، بلکه ترس از مرگ یا طردشدن یا از دست دادن آزادی و غیره. ترس میتواند نقطه شروع خوبی برای ایدههای شما باشد. قهرمان شما از چه چیزی بیشتر میترسد؟ حادثه محرّک دقیقاً همان جایی است که شخصیت اصلی باید با بدترین ترسِ خود روبهرو شود. تغییر از ترس به شجاعت میتواند مسیر قهرمان را تعریف کند؛ از تلاش او برای روبهرو نشدن با این ترس گرفته تا یادگرفتن از آن و حتی مقابله با آن. این یک هسته داستانیِ خوب است که مردم بارها از آن حکایتها ساختهاند. اگر داستان شما در این مورد باشد، شانس بسیار خوبی دارید که نوشتهتان مورد توجه واقع شود. بنابراین شخصیتها را به چالش بکشید و مجبورشان کنید که با ترسهای خود کنار بیایند. آنها را در حفاظ امن قرار ندهید!ویژگیهای شخصیت محوریشش) رفتارویژگی رفتاری خاص قهرمان داستان شما چیست؟ مثلاً آیا او خیلی شجاع است یا چه؟هفت) رازراز، همان کشمکش درونی است. چه حسی درون شخصیت محوری وجود دارد که باید از دیگران پنهان شود؟هشت) درسقهرمان برای رسیدن به خواستههایش باید چه درسی بیاموزد؟ بیشتر وقتها این درس به کشمکشها و ضعفهای درونی او مربوط میشود. بگذارید گذشتۀ قهرمان به او درسی بدهد! هنگام خلق شخصیت قهرمان به گذشتۀ او توجه کنید و گذشته را همچون زخمی که هنوز خوب نشده و هر لحظه ممکن است پاره شود، در نظر بگیرید! یک ضعف، یک راز یا یک عادت که از گذشته آمده، میتواند دردسر بزرگی را در زمان حال ایجاد کند و قهرمان، پیش از اینکه از زخم گذشته رها شده باشد، باید یاد بگیرد که فراتر از گذشتهاش رشد کند.نُه) یک تفاوتچیزی که شخصیت محوری را از دیگر شخصیتها متمایز میکند چیست؟ آیا او اصرار دارد هرجومرج ایجاد کند یا چه؟دَه) یک تناقضتناقض، سلاح پنهان شما برای عمقبخشیدن به شخصیت است. به قهرمانتان یک ویژگی غیر منتظره بدهید که حتی شبیه تناقض باشد؛ مثلاً یک روحانی شریف و راستگو باشد که به کسی تیراندازی میکند.یازده) انگیزهاگر تمام ده مورد قبل را بهدرستی تنظیم کنید انگیزه نیز آشکار خواهد شد، زیرا همۀ موارد بیان شده باعث ایجاد انگیزه در قهرمان میشود. یادتان باشد که میلِ شخصیت فقط هدف بیرونی او است و او نیازی برای رسیدن به این میل و خواسته ندارد، بااینحال داستان شما بر اساس این میل پیش میرود زیرا هدف اصلی این است که قهرمان درسی یاد بگیرد و به آرامش درونی برسد. اشتراک در فیسبوک اشتراک در توییتر